- عضویت
- 29/6/20
- ارسال ها
- 2,811
- امتیاز واکنش
- 8,659
- امتیاز
- 358
- سن
- 24
- محل سکونت
- ~Dark World~
- زمان حضور
- 57 روز 4 ساعت 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
One day you came and said, I want to sit in the bowl of your black eyes forever.
Today, years have passed since those days, and this sad little girl, every time she asks from the broken mirror of her dreams, that, oh my gosh, why did you never say that you are going to shed tears and weep from my eyes forever?
***
یک روز آمدی و گفتی میخواهم تا ابدیت در کاسه چشمان میشی ات بنشینم
امروز سال ها از آن روز ها گذشته و این دخترک مغموم
هربار از آینهی شکستهی رویاهایش میپرسد
که ای زهیر من
چرا هرگز نگفتی که قرار است اشک شوی
و
تا بی نهایت از چشم هایم بباری!
Today, years have passed since those days, and this sad little girl, every time she asks from the broken mirror of her dreams, that, oh my gosh, why did you never say that you are going to shed tears and weep from my eyes forever?
***
یک روز آمدی و گفتی میخواهم تا ابدیت در کاسه چشمان میشی ات بنشینم
امروز سال ها از آن روز ها گذشته و این دخترک مغموم
هربار از آینهی شکستهی رویاهایش میپرسد
که ای زهیر من
چرا هرگز نگفتی که قرار است اشک شوی
و
تا بی نهایت از چشم هایم بباری!
Kamelia Parsa | Season of Dementia کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com