- عضویت
- 31/12/20
- ارسال ها
- 44
- امتیاز واکنش
- 1,135
- امتیاز
- 153
- زمان حضور
- 2 روز 13 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
رفتم توی گالری که بیتا با دیدنم ابروهاشو داد بالا و گفت:
_ چرا مثل اسکیمو ها لباس پوشیدی؟ دو قدمه ها!
_ همون دو قدم هم سرماخوردگیم رو تشدید می کرد.
_ خیل خب بابا خانوم سه...
_ چرا مثل اسکیمو ها لباس پوشیدی؟ دو قدمه ها!
_ همون دو قدم هم سرماخوردگیم رو تشدید می کرد.
_ خیل خب بابا خانوم سه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان نقاشی سرنوشت | neshat83 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com