خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

حرفهای دلمو به صورت شعر گفتم خوشحال میشم نظرتونو بدونم

  • خیلی خوبن

    رای: 0 0.0%
  • درحد یه نوجوان هستن

    رای: 0 0.0%
  • افتضاحن ادامه نده اصلا

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    1
  • نظرسنجی بسته .
وضعیت
موضوع بسته شده است.

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
روزی می‌آید

روزی می اید بهارت خزان شود خزان شود
روزی می اید اشکت روان شود روان شود
روزی می اید مهمان غصه ها شوی
به جرم دلشکاندنت تنها شوی تنهاشوی
روزی می اید گریه کنان دوان دوان
دنبالم بیای وخواهش کنی نرو بمان نرو بمان
روزی می اید که دگر سنگ شوم
روزی می اید از حس عشق پاک شوم
روزی می اید که که دگر چشمانم بارانی نباشد
روزی می اید که خوشبختی بر رویم گل خنده بپاشد
روزی می اید نامه رسان غم خسته شود ز بیکاری
می دانم اخرش روزی می اید که اعتراف کنی دوستم داری


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 20 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
سرنوشت گرگ ها

قصد کردم که امشب ز تو دل بکنم، ز این دیار گم بشوم
قصد کردم تا سحر خاطرت را فراموش کنم
تو را از یاد برم فراموش کار بشوم
قصد کردم امشب با ماه درد ودل کنم
باز میان عاشقان دختری از جنس مجنون بشوم
قصد کردم که به باران طعنه ی اشک زنم
می خواهم پس از این تک ابر این شهر بشوم
قصد کردم که بگویم برو و برمن دل نبند
اما فهمیدم نمی توانم بی تو بشوم
قصد کردم در میان جاده ها برای اخرین بار نامت فریاد کنم
می‌روم اگر خدا بخواهد هم قدم غم بشوم
قصد کردم دل بکنم ز عشق تو ولی چرا جوان مرگ که نه نوجوان مرگ بشوم
قصد کردم که توبه کنم ز عشق توولی اخر چرا باید به سرنوشت گرگ ها دچار بشوم.


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
  • جذاب
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 20 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
شاهزاده‌ی من

هرکه می‌خواهد بیاید، هرکه خواهد برود من تورابه کس ندهم
هرچه می خواهندبگویند عنودان بدصفت ولی، گوشه ی چشمت به دنیاندهم
خنده داراست اگرجز توکسی دردل من فرمانروایی بکند
تـ*ـخت دل برازنده ی توست شاهزاده ی من، ان رابه بی سرپایان ندهم
جنگ جنگ دل وعقل است برسرت، امانترس، حق رابه عقلم ندهم
بگذاربگویند دیوانه شدم
من عاشقم وقلبم رابه کسی جزتو ندهم
اینکه دوستت دارم کافی است مرا
من این حس رابه نادوست عمراندهم
می گویند مجنون شده ام اری
امااین مجنونگری رابه هیچ فرهادی جزتوندهم


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 19 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
شعرهایم شاید...

شعرهایم شاید پایان واغاز ندارد
امادل بایاد تو ونوشتن از تو سربه بالین گذارد
هردم بنویسم زچشمانی افسون
من از دیوانگی و عشق بگویم
تو از منطق و قانون
عشق در این سـ*ـینه نه قانون بشناسد نه غریبه
گر عاشق شوی نه رخ مهم است نه حکیمه
نویسم گر چه دانم تو نخوانی
من نویسم تا بگویم تا بدانی
بدانی که خوندل کردی دل عاشق را
هر دم ز عشق گفتم تو پرسیدی کجا
تو اگر معشوق بودی می‌دیدی تمنا را در چشمان ترم
زدنیا فقط غمش را تو کردی برم
خشکیده تر از هرگل،
تنها ترین ادم این شهر شدم
در ره عشق دختری جوان ولی پیرتراز پیرشدم


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
  • جذاب
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 20 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
عمری است سرکاری

چو رودی هستم که خشکیده است چند سالی
من در گوشه ی این خانه پوسیدم تو با دیگری رفتی
در عجبم که چقدر با وفایی
نمی‌دانم گنـ*ـاه دل چه بودست
که باید ببیند معشوق را با دیگری دست در دست
عاقبت قلبم شکست پاسخش هم با خدا
من از غم دل می نالم تو با ان غریبه کجایی کجا
ز تمام عاشقانه هایت شور و شوقی بود در دلم
نمی دانستم تو نمیایی و من میمانم با خاطراتت پر غمم
تو نباشی زندگی را می‌خواهم چکار؟
پرسه های عاشقانه، باران را می خواهم چکار؟
تونباشی که، دست و دلم نمی رود به دفترم
می‌دانم بعد تو، ته این شعر من می شکنم
در هم خسته شده بسکه به امید امدنت باز مانده
تو نبودی این قلبم هر که را به سمتش آمد بد رانده
باد را فرستادم که آرد عطرت را برایم یادگاری
خندید وبگفت عطرش بوی غریبه ای می‌داد
ای بیچاره عمریست تو سرکاری


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 19 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
غمی در سـ*ـینه دارم

غمی درسینه دارم که باکس گفتنی نیست
ابی که به دست اوریخت دگرجمع کردنی نیست
چه کنم که غمم تنهابادیدنش دوا نمی‌شود
وای برمنی که لیلیی شدم که مجنونش نیست
اخ درداین دل راچه کسی میداند؟
دل من بی طاقت است وطاقتم نیست
موهایش معنی عشق است
مژه هایش پیچکی که زدل جداشدنی نیست
ارزویم شده است دستش را گرفتن و در جاده قدم زدن
اما حیف او نیست وجاده ام هموار نیست
کاش می‌شد نامه ای بنویسم که اومخاطبش باشد
اما حیف دگر ادرسش یادم نیست
هر روز چشمانم باران خون می‌بارد
اما کس نمی داند این خون جز خون جگر چیزی نیست
ان همه ارامش را از کجا می اورد نمی دانم
اما بعد از خدا ارام کننده قلبم جز او نیست
هر شب در کوچه وپس کوچه ی دل می گردد
نگهبان را دست به سر کنید که دزد قلبم جز یارم نیست
نگران اینم که نیاید و نباشد
دلیل درد های هر روزم جز فاصله ها چیزی نیست
صدایش که در گوش می‌پیچد ز خود بی خود می‌شوم
اگر صدای او نباشد دلیلی برای شنیدن نیست
از یعقوب و کلبه ی احزان او اموختم
وقتی یوسفم نیست دلیلی برای دیدن نیست
من رسیدن را محال می‌دانم
اما خدا می‌خندد به چیز های که برایش محال نیست


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • ناراحت
  • جذاب
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 19 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
فرهاد و لیلی

دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید فرهاد به دیار، لیلی رفته باشد
دیشب صدای تیشه در دل کوه نپیچید
شاید فرهاد محو نگای، شیرین لیلی باشد
دیشب صدای ناله از بیستون نیامد
شاید فرهاد در اغوش لیلی، به خواب رفته باشد
دیشب عشق شیرین یادی از فرهاد نکرد
شاید که فرهاد هم، چشم مجنون را دور دیده باشد
دیشب صدای خنده از قصر شیرین نیامد
شاید شیرین هنوزم، فرهاد را به یاد داشته باشد
دیشب صدای شادی از کوی لیلی امد
شاید که او هم امشب، بی خیال مجنون باشد
دیشب صدای عشقی، ز قصر عشق نیامد
شاید دگر عاشقی، ز دنیا رفته باشد


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • تشویق
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 19 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
قهوه‌ی چشمانت

کاش می‌دانستی یک شبم چند روز طول می‌کشد
قلبم خواستن تو را هر بار فریاد کشد
غرور تو صدها بار از کوه، محکم تر بود
اما گول چشمت را خوردم، همانکه به ارامی دریا بود
رنگ چشمانت به ابی دریا نرفت اما من غرقش شدم
هر دفعه به سمتت امدم به دست او رد می‌شدم
کاش نگاهت حرف می زدو می‌گفت دردلت چه ها می‌گذرد
من نخواهم لحظه های بی تو را
لحظه های که با درد و هجران گذرد
من در فراغت می‌سوزم و تو انگار خیال خاموش کردن مرا نداری
چو اتشی شدی بر خرمن دل
انگار قصد کرده ای حتی خوشه ای برای من نگذاری
چشم هایت به سرسبزی این باغ نرفت
اما به دلم ارامشی از جنس بهار را می داد
چشمهایت حتی به تاری شبهم نرفت
اما به دلم حس نوازش می داد
رنگ چشمهایت در عین شرینی چو قهوه ای تلخ بود
بعد عمری میل جرعه ای از چشمت را کردم
امدم اما حیف که دگر نه قهوه و نه فنجانی بود


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 20 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آخر که چه؟

یکبار به چشمانم نگهی انداختی ودل را بردی اخر که چه؟
بارها با چشمام گفتم عاشقم
بگذشتی زمنو رفتی، اخر که چه؟
در غم هجران تو کور شدم
بازندیدی که ندیدی، اخر که چه؟
کمرم ز بار عشقت خم شد
دل به یادت پوسید، اما اخر که چه؟
درپای پنجره نشستم و پیر شدم
بازهم یادی از این پیرزن نکردی، اخر که چه؟
بارها عشق را بگذاشتم به کنار
روز بعد، پشت در منتظرم بود، اخر که چه؟
شب قصه ی توبه برای دل می‌خوانم
فردا ز توبه توبه می‌کنم اخرکه چه؟
ای خدا، اگرقسمت نبود چرا قلب من شد بازیچه؟
دوست دارم بازایی وبپرسم، تاکی جدایی از تو، اخر که چه؟


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • ناراحت
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 19 نفر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
آذرخش

خدایا مصائب بر سرم هوارند وهوار
قلبم به دردی بی درمان چو عشق شد دچار
طبیب من یادم نکرده است
راستش را بخواهی قلبم به دست همین طبیبم شکست
نسیم خوش خبر، خبری ازاو بیاور
من عاشقی ز دیار زلیخا هستم وندارم حرف دیگران را باور
کمرم بشکست ز ان همه حرفی که پشتم گفته اند
انها چه می دانند دردم را رهایم کرده اند
خدایا ارامشی می‌خواهم از جنس الله به ذکر الله تطمئن و القوب
ای عشق خود را اینگونه به سـ*ـینه نکوب
نقش چشمانش حک شده بر روی سـ*ـینه ام
دگر ز این دنیا و مردمش بریده ام
خدایا اذرخش چشمانش تا ته دلم را سوخت
انکه دنیا را برایش داده ام من را چه زود بر دیگری فروخت
ارامگاه من فقط میان بازو های اوست
برای من حتی اخم هایش نکوست


کامل شده مجموعه اشعار نهانگاه من و تو | فاطمه قاسمی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، ح. عبدالهی، FaTeMé_KH و 19 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا