خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام تک نگارنده‌ی عالمیان

قبل از ثبت درخواست در این تاپیک، تأکید می‌شود به طور دقیق قوانین درخواست و انتخاب تصویر برای جلد را مطالعه کنید:
! قوانین تالار طراحی جلد ! .

سپس درخواست خود را با این قالب ارسال کنید:
نام اثر:
نوع اثر: (مثلا دلنوشته)
نام فارسی نویسنده:
لینک اثر:
و منتظر انتخاب طراح و گفتگو از طرف ایشان بمانید. می‌توانید برای بیشتر شدن سرعت پیش‌روی طراحی، از قبل مواردی که باید در گفتگو برای طراح ارسال شوند را حاضر کنید:
تصویر انتخابی مطابق با قوانین
جمله‌ی کوتاه یا یک تا دو بیت متن برای گوشه‌ی جلد


نمونه جلد:



طراح:
Essence

با آرزوی جاودانگی قلم همه‌ی نویسندگان عزیز رمان ۹۸

مدیریت تالار طراحی جلد


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: . faRiBa .، YeGaNeH، goli.e و 26 نفر دیگر

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,009
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 13 ساعت 15 دقیقه
نام داستان کوتاه: آقای امید ایمان، چرا؟
نویسندگان: نرگس علی اوغلی، عسل زینتی، mahaflaki
ژانر: اجتماعی
جمله:

وقتی حقیقت آزاد نیست
آزادی حقیقت ندارد!

خلاصه: جسور و بی پروا، همیشه حرفش را می‌زد. از هیچ چیز نمی‌ترسید و به قول اسدی، کله‌اش بوی قرمه سبزی می‌داد! همین جسارتش بود که مهر بر پیشانی‌اش زد "سابقه‌دار!" نه از آن قاتل‌ها یا دزدها، نه آن جنایتکارهای شبگرد، از آن سابقه‌دارهایی که اندوخته‌های مغزیشان از من و تو بیشتر است! آری، امید ایمان سابقه‌داری بود فرهنگی!


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: . faRiBa .، ~XFateMeHX~، ɢнαzαʟ و 6 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام داستان کوتاه: آقای امید ایمان، چرا؟
نویسندگان: نرگس علی اوغلی، عسل زینتی، mahaflaki
ژانر: اجتماعی
جمله:

وقتی حقیقت آزاد نیست
آزادی حقیقت ندارد!

خلاصه: جسور و بی پروا، همیشه حرفش را می‌زد. از هیچ چیز نمی‌ترسید و به قول اسدی، کله‌اش بوی قرمه سبزی می‌داد! همین جسارتش بود که مهر بر پیشانی‌اش زد "سابقه‌دار!" نه از آن قاتل‌ها یا دزدها، نه آن جنایتکارهای شبگرد، از آن سابقه‌دارهایی که اندوخته‌های مغزیشان از من و تو بیشتر است! آری، امید ایمان سابقه‌داری بود فرهنگی!
با سلام؛
طراح شما ~ROYA~
موفق باشید!


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: . faRiBa .، ~XFateMeHX~، ɢнαzαʟ و 6 نفر دیگر

MĀŘÝM

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب
ناظر کتاب
مدیر آزمایشی
  
عضویت
23/8/20
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
7,695
امتیاز
263
محل سکونت
خونه ام :/
زمان حضور
44 روز 8 ساعت 57 دقیقه
نام رمان: گرداب فونیکس (جلد اول مجموعه آلفرد)
نام نویسنده: مریم صادقی (maryam starfire)
ژانر: عاشقانه، علمی-تخیلی، جنایی-مافیایی
خلاصه:
آلفرد ماندل، مانند هزاران نوجوان دیگر در پروشگاه زندگی کرده و می‌کند، مانند هزاران نوجوان زندگیش را می‌گذراند و مانند آن‌ها نفس می‌کشد!
اما این روند عادیِ زندگی او کم کم دچار اختلالاتی می‌شود و او حیران، متوجه می‌شود چیزهایی که می‌بیند و می‌شنود تنها برای او قابل درک است.
خطر همیشه وجود داشته و دارد و حال، آلفرد نوجوان همراه دوستش الکس، باید به دنبال راهی برای در امان ماندن از دست این خطرات باشد. خطراتی که حتی می‌توانند جان او و دیگران را تهدید کند...
جمله: زندگی کردم تا بفهمم زنده بودن شجاعت می خواهد...
و نفس کشیدم تا نشان دهم که می توانم...






درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: . faRiBa .، ~XFateMeHX~، ɢнαzαʟ و 5 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: گرداب فونیکس (جلد اول مجموعه آلفرد)
نام نویسنده: مریم صادقی (maryam starfire)
ژانر: عاشقانه، علمی-تخیلی، جنایی-مافیایی
خلاصه:
آلفرد ماندل، مانند هزاران نوجوان دیگر در پروشگاه زندگی کرده و می‌کند، مانند هزاران نوجوان زندگیش را می‌گذراند و مانند آن‌ها نفس می‌کشد!
اما این روند عادیِ زندگی او کم کم دچار اختلالاتی می‌شود و او حیران، متوجه می‌شود چیزهایی که می‌بیند و می‌شنود تنها برای او قابل درک است.
خطر همیشه وجود داشته و دارد و حال، آلفرد نوجوان همراه دوستش الکس، باید به دنبال راهی برای در امان ماندن از دست این خطرات باشد. خطراتی که حتی می‌توانند جان او و دیگران را تهدید کند...
جمله: زندگی کردم تا بفهمم زنده بودن شجاعت می خواهد...
و نفس کشیدم تا نشان دهم که می توانم...
با سلام؛
طراح شما Mohadeseh.f
موفق باشید!


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: . faRiBa .، ~XFateMeHX~، ɢнαzαʟ و 6 نفر دیگر

amir.m

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/7/20
ارسال ها
73
امتیاز واکنش
1,059
امتیاز
178
زمان حضور
7 روز 17 ساعت 45 دقیقه
نام دلنوشته: قرنطینه
نام نویسنده: (amir.m)
بیت روی جلد:
گمان می کنم هزاران بار واژه ی قرنطینه را شنیده ایم.
آیا خواهان خواندن دلنوشته هایش هستی؟
لینک:
اگر میشه طراحم Mohadeseh.f و یا *KhatKhati* باشه


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، Tiralin، ~XFateMeHX~ و 4 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام دلنوشته: قرنطینه
نام نویسنده: امیرعلی مدیری(amir.m)
بیت روی جلد:
گمان می کنم هزاران بار واژه ی قرنطینه را شنیده ایم.
آیا خواهان خواندن دلنوشته هایش هستی؟
لینک:
اگر میشه طراحم Mohadeseh.f و یا *KhatKhati* باشه
سلام،
دوست عزیز گفته بودم که قانونی برای درخواست طراح وجود نداره! این دفعه به صورت اتفاقی طراح انتخابیتون می‌تونه جلد بزنه! من برای شما توضیح داده بودم!!!
طراح شما *KhatKhati*


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • خنده
Reactions: . faRiBa .، ~XFateMeHX~، ɢнαzαʟ و 4 نفر دیگر

کماندار

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/1/20
ارسال ها
31
امتیاز واکنش
206
امتیاز
103
زمان حضور
15 ساعت 49 دقیقه
داستان اینجاستیس
نام نویسنده nast
ژانر فانتزی
خلاصه: از جهان خودش تبعید شده بود. در گوشه‌ای به فکر انتقام بود که زیبارویی دنیایش را زیر و رو کرد و تاریکی را از وجودش پاک کرد. اما تاریکی عضو جدا ناپذیری از او شده بود و دنیای زیبا و پر از آرامش‌اش با بی‌عدالتی تیره و تار شد و خشمی نابودگر وجودش را فرا گرفت و او را به فردی کنترل ناپذیر بدل کرد.
لینک داستان کوتاه - داستان کوتاه اینجاستیس | نسترن پازکار کاربر انجمن رمان98
نیم بیت یا جملک پایین جلد
معنی "مرگ"و "جدایی" به یقین هردو یکیست


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، ɢнαzαʟ، Narín✿ و 4 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
داستان اینجاستیس
نام نویسنده nast
ژانر فانتزی
خلاصه: از جهان خودش تبعید شده بود. در گوشه‌ای به فکر انتقام بود که زیبارویی دنیایش را زیر و رو کرد و تاریکی را از وجودش پاک کرد. اما تاریکی عضو جدا ناپذیری از او شده بود و دنیای زیبا و پر از آرامش‌اش با بی‌عدالتی تیره و تار شد و خشمی نابودگر وجودش را فرا گرفت و او را به فردی کنترل ناپذیر بدل کرد.
لینک داستان کوتاه - داستان کوتاه اینجاستیس | نسترن پازکار کاربر انجمن رمان98
نیم بیت یا جملک پایین جلد
معنی "مرگ"و "جدایی" به یقین هردو یکیست
با سلام؛
طراح شما ~ROYA~
موفق باشید!


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: . faRiBa .، ~XFateMeHX~، ɢнαzαʟ و 6 نفر دیگر

^~SARA~^

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/7/20
ارسال ها
887
امتیاز واکنش
5,007
امتیاز
263
زمان حضور
113 روز 18 ساعت 23 دقیقه
نام رمان: اسرار مجسمه
نام نویسنده:Sara_Safari
ژانر: ترسناک، عاشقانه، طنز
خلاصه رمان:
قرار بود یک سفر برنامه‌ریزی شده باشد، فقط تحقیقی برای پایان‌نامه و تمام. همه چیز باید عادی پیش می‌رفت. تحقیقم را می‌کردم و پایان نامه‌ام را تحویل داده، مدرک را می‌گرفتم. چه خوش خیال بودم! هیچ چیز آن طور که من فکر می‌کردم پیش نرفت. هیچ چیز!
آن خانه، آن روستا، آن مردم، هیچ کدام عادی نبودند. تا به حدی شک کردم که نکند من عادی نباشم؟
در چرخه‌ی سرنوشت حل شده بودم و سرانجام، من، به اجبار راهی را انتخاب کردم که حکم ورودم را به دنیای دیگری، صادر می‌کرد.
لینک رمان:


برای نوشته روی جلد:
اگر می توانستم، می خواستم همانند دیگران عادی زندگی کنم؛ ولیکن هیچ چیز آن طور که می خواستم پیش نرفت!


درخواست جلد آثار در حال تایپ | انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، ~XFateMeHX~، ɢнαzαʟ و 7 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا