همگانی شاه بیت | انجمن رمان ۹۸

-FãTéMęH- · 21/11/23

ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سـر من مایه سودا همه تو

هرچنـــــد به روزگار در می‌نگرم
امروز هـمه تویی و فردا همه تو

مولوی

-FãTéMęH- · 21/11/23

اندر دل بی وفا غــم و ماتم باد

آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غـم که هزار آفرین بر غم باد

مولوی

-FãTéMęH- · 21/11/23

اندر دل من درون و بيرون همه او است
اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست

اينجاي چگونه کفر و ايمان گنجد
بي چون باشد و جود من چون همه اوست

مولوی

-FãTéMęH- · 21/11/23

همه را بیازمودم

ز تو خوش ترم نیامد

* مولوی *

M O B I N A · 3/12/23

از دوست به یادگاری دردی دارم...
کان درد به صدهزار درمان ندهم!

M O B I N A · 3/12/23

و چه مولانا زیبا گفت:
در این عمری که میدانی فقط چندی تو مهمانی!
به جان و دل تو عاشق باش... رفیقان را مراقب باش!

ElnaZ☆ · 3/12/23

در هفت آسمان چو نداری ستاره‌ای
ای دل کجا روی که بود راه چاره‌ای

ای ابر غم ببار و دل از گريه باز کن
ماییم و سرگذشت شب بی ستاره‌ای

هوشنگ ابتهاج

M O B I N A · 3/12/23

صبح میخندد و من گریه کنان از غم دوست...
ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست؟

MaRjAn · 14/1/24

آنکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند...

moh@mad · 17/1/24

از عشق رسید کار هرکس به نظام
بی آتش عشق است هـ*ـوس‌ها همه خام

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی