- عضویت
- 29/5/20
- ارسال ها
- 372
- امتیاز واکنش
- 2,601
- امتیاز
- 228
- محل سکونت
- از دیار دور
- زمان حضور
- 15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۲۹:
نفهمیدم این چند روز که همه مون اومدیم توی عمارت ساکن شدیم گذشت و کله این مدت منگ بودم و زمانی که به خودم اومدم دیدم دارم کله روزمو با بهت و گنگی میگذرونم و حتی دوتا معموریتی که رفتیم روهم نفهمیدم چطوری گذشت.
سرمو به طرفین تکون دادم و پروندهای که بررسی کرده بودمو برداشتم...
نفهمیدم این چند روز که همه مون اومدیم توی عمارت ساکن شدیم گذشت و کله این مدت منگ بودم و زمانی که به خودم اومدم دیدم دارم کله روزمو با بهت و گنگی میگذرونم و حتی دوتا معموریتی که رفتیم روهم نفهمیدم چطوری گذشت.
سرمو به طرفین تکون دادم و پروندهای که بررسی کرده بودمو برداشتم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com