خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۹:
***
با صدای داد پولاد مثل سکته زده ها از خواب بیدار شدم و سیخ روی تـ*ـخت نشستم ای بابا سر صبحی چیشده؟
پولاد با فریادی گفت:
-تو غلط کردی با هف... اه، اخه مرتیکه احمق کی به تو اجازه همچین کاری داد؟ هان؟
-داداش به خدا...
-دهنتو ببند پیام، ببند، تو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 18 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
سایت دانلود رمان | بهترین سایت رمان نویسی
پارت ۱۰:
( دو هفته قبل :
با صدای ترق تروقی که می‌اومد چشمامو باز کردم، خواستم تکون بخورم ولی نتونستم دوباره تلاش کردم بازم نشد، به خودم نگاه کردم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 17 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
سایت دانلود رمان | بهترین سایت رمان نویسی
پارت ۱۱:
لبخند تلخی روی لـ*ـبش نقش بست و مثل خودم آروم گفت:
-مصطفی!
و بعد پارچه سیاه رنگ رو از روی صورتش برداشت. عوض شده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 18 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۱۲:
زمان حال:
با تکون های دست آرسام به خودم اومدم مدتیه تویه فکر فرو رفتم.
با خنده گفت:
-کجایی دو ساعته دارم صدات میزنم؟! پیاده شو رسیدیم.
-با..باشه.
از ماشین پیاده شدم و در ماشینو به هم کوبیدم.
آرسام کنارم ایستاد و با نگاهش بهم فهموند که برم داخل با حرص...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 17 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۱۳:
زمان گذشته:
احساس سر درد که داشتم جلویه ادامه‌ی خوابمو گرفت با اخم غلیظی رویه پیشونیم روی تـ*ـخت نشستم و چشمامو باز کردم و به ساعت نگاه کردم ساعت نه و نیم صبح بود. با حرص بلند شدم و آبی به سر و صورتم پاشیدم و مسواک زدم. و سر و وعضمو مرتب کردم. سر درد اجازه نمیداد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 17 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۱۴:
پالتو بنفش رنگ رو محکم تر دورم پیچیدم و کلاه سیاهمو پایین تر کشیدم. وارد کافی شاپ شدم و با نگاهم دنبالشون گشتم و رو میز کنار پنجره پیداشون کردمو به اون سمت رفتم و کنارشون نشستم. همه سلام کردن و منم جوابشونو دادم اما همه شون با دیدن وعضم دادشون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 17 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۱۵:
رمان از زبان سوم شخص:
اخم غلیظی روی پیشونیش نشوند و از در باشگاه خارج شد. الان باید سر پستش می‌بود اما توی باشگاه چه میکرد خدا داند و خودش. در حال مرتب کردن ساک روی شانه‌اش بود که تلفنش زنگ خورد همون شماره همیشگی بود دکمه سبز رنگ رو فشرد و تلفن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 18 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۱۶:
با بی حالی چشمامو باز کردم توی صندوق یک ماشین بودم و دهنمو دستو پام بسته بود.
هرچی تقلا کردم نتونستم کاری کنم خسته شدم و احساس ترس باعث شد بی حرکت بموندم و کاری نکنم.
یکم بعد انگار می خواستن درو باز کنن.
چشمامو بستم و بی حرکت موندم، در باز و دستای قدرت مندی بلندم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 16 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۱۷:
با حرص خیره خیره نگاهش کردم، انگاری از روهم نمی‌رفتکلافه نگاهم رو ازش گرفتم.
لـ*ـبام می‌سوخت و ارسامم انگاری قصد باز کردنشون رو نداشت. صدامو انداختم روی سرم و شروع کردم به خوندن اواز که فقط ازش صداهای نامعلومی به گوش می‌رسید
ته سیگارش رو خاموش کرد و به سمتم اومد،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 16 نفر دیگر

Mahora

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/5/20
ارسال ها
372
امتیاز واکنش
2,601
امتیاز
228
محل سکونت
از دیار دور
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت ۱۸:
عصر شده بود که از عمارت خارج شدم‌ احساس تنفر و دردی که هنوز تویه کله تنم بود رو حس میکردم.
خیلی سریع یک تاکسی گرفتم و آدرس هتلو دادم. سرمو به شیشه ماشین تکیه دادم و به اشکام اجازه باریدن دادم کم کم گریه‌ام اوج گرفت و از ته دل زجه میزدم موهامو تویه دستام گرفته بودم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان لبخندی از جنس پولاد | mahora کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Ghazaleh.A، fatemeh_off و 16 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا