خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
بشقاب غذایم را که نیم بیشترش خورده شده بود کمی به جلو هول دادم و رو به مهلا گفتم:
-دستت درد نکنه مهلا جون، خیلی خوش‌مزه بود.
مهلا که سرش با غذایش گرم بود حال نگاهش بالا آمد و لبخند کوتاهی زد. به موزون بودن دندان هایش نگاه کردم، لـ*ـب های صورتی رنگش چه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
پشت در که رسیدم و در نیمه باز اتاق را دیدم فهمیدم منتظر است. با این حال تقه ای به در زده و دستگیره را گرفتم و بازش کردم. اتاق را برای پیدا کردنش کاویدم، کنار کمدش ایستاده بود و لباس عوض می کرد. پیراهنش را که حال فقط یک آستینش را به تن داشت کامل از تن بیرون کشید و با همان رکابی جذب مشکی رنگ روی تختش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
خنده دار بود، اما آن لحظه حس میکردم امیر هم مثل من تناقض عجیبی در رفتارهایش است! چون امیر همیشه محکم، حالا نگاهش می لرزید و میان چشمانم در نوسان بود. آرام لـ*ـب زد:
-چرا؟
صورتم از گریه جمع شد. نمیدانم چه حس مزاحمی بود که میگفت همه اش را بیرون بریز،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
-اگه خدا بخواد تا فردا کار رو تموم می کنم؛ البته، بستگی به نیرو و توانی که کارگر ها قراره خرج کنن هم داره ولی من...
با آرنج گیسو که به پهلویم خورد دل از گوش سپردن به سخنان امیر کندم و به سمت گیسو برگشتم؛ نیم نگاهی به احمد و نسترن انداخت و بعد با...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
سری تکان دادم، فنجان را نخورده روی میز گذاشتم و قند حل شده در دهانم را خوردم. پشت سرش آرام و با درد کمی همراه شدم، به سمت اتاقم رفت و در را باز کرد؛ کنار رفت تا اول من وارد شوم. روی تـ*ـخت نشستم که او هم کنارم نشست. دستم را گرفت و گفت:
-قول بده به هیچ...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
سری به نشانه ی تایید تکان داد. دیدم که چه طور درهم فرو رفته و نفس های نامنظم می کشد؛ درد های خودم کم بود، حال باید درد گیسو را نیز گوشه ای جای دهم! برای خاتمه دادن به بحث گفتم:
-راستی، می خواستی تو سالن یه چیزی بهم بگی!
لبخند کوچکی کنج لـ*ـبش نشست،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
میان حرفم پرید و با ناز خندید و گفت:
-خودمم عزیزم! از حسام شنیدم برگشتی خونه، خواستم احوالی گرفته باشم و خوش آمدی گفته باشم!
خوش آمد؟ احوال پرسی؟ جوک میگفت، باید می خندیدم اما گریه ام می آمد. تمام زندگی ام را مثل ذراتی معلق در هوا میدیدم که از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • گریه‌
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
حجم انبوه زنانی را که با چادران مشکی جمع شده بودند کنار زدم، کپه خاکی نه چندان بزرگ رو به رویم بود. کنارش زانو زدم و دست روی خاک ها کشیدم، مشتی برداشتم و به بینی ام نزدیک کردم، بوی کودکم را میداد، بوی سپهرم! چشمانم را بستم و خاک ها ذره ذره از لا به لای انگشتانم پایین ریختند، خدایا حتی خاک کودکم را هم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
لـ*ـب هایش را غنچه کرد و ابروهایش را در هم کشید و گفت:
-می خوام بگم مانی، مانی مانی مانی!
گونه اش را کشیدم و گفتم:
-کوچولوی لجباز!
دستش را گرفتم و ادامه دادم:
-میای بریم قدم بزنیم؟
خندید و قبول کرد. برخواستیم و کنار هم، دست در دست هم شروع به قدم زدن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,362
امتیاز واکنش
18,205
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
لیوان آب را روی میز برگردانده و با درد خم شدم، چشمانم را بسته و لـ*ـبم را گزیدم تا صدای ناله ام بلند نشود. از گوشه ی چشم نگاهی به ساعت کردم، نزدیک های اذان صبح بود و حال بیشتر از سه ساعت بود که بی وقفه درد می کشیدم. اتاق در تاریکی وهم بر انگیزی فرو رفته و تنها صدای پخش شده در اتاق، تیک تاک ساعت بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان دیجور | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SONIA.K، M O B I N A، ~XFateMeHX~ و 36 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا