خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Saraeiiism

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/7/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
71
سن
32
زمان حضور
1 دقیقه
رمان در مورد یه زن متاهله که افسرده است و شوهرش اذیتش میکنه، داستان از جایی استارت میخوره که خواهر شوهر این زن همراه با یکی از دوستان خانوادگیشون میان ایران و این مرد میخواد خونه بخره، خواهر شوهرش تشویقش میکنه کار دکوراسیون خونه دوست خانوادگیشونو انجام بده تا از افسردگی خارج بشه و در حین این کارها از شوهرش طلاق میگیره و عاشق اون مرد میشه و ....


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: ❁کوکے❁

mehra

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/7/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
71
سن
19
زمان حضور
8 دقیقه
سلام من دنبال یه رمان تقریبا قدیمی ام که شخصیتهاشون پزشکن و توی بیمارستانه. دختره تاثا جایی که یادم میاد تازه شکسته عشقی خورده و به یه بیمارستان جدید میاد که اقای دکتر خوشتیپمونو میبینه. اگه کسی میدونه کمک کنه ممنون میشم.
دروغ شیرین


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM

sara.n_n

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
2/8/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
71
سن
18
زمان حضور
7 دقیقه
رمان درمورد یه دختر هست که وقتی بچه بوده باخانواده اش تصادف میکنن اینو برادرش زنده می مونن برادرش میره کما و این و چون کسی رو ندارن میزارن پرورشگاه اونجا با یه دختره دیگه دوست میشه بعد یه روز با بچه های پرورشگاه میرن جنگل اونجااین‌ و دوستش رو می دزدن بعد تویه کشوردیگه به عنوان خدمتکار میفروشنشون اونجا از دوستش جدا میشه تو یه خانواده میره برای خدمتکاری خانم خونه اونو به عنوان پختر خوندش می دونه بعد یه اتفاقاتی می افته اون میره ا
التهاب یک دوران ✨


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و hosna97

ملوددی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
70
سن
18
زمان حضور
1 ساعت 0 دقیقه
سلام
یه رمان خوندم که دختره با پسره که عاشقشه ازدواج میکنه بعدا میفهمه شوهرش پلیسه و با نقشه جلو اومده تا ازش مراقبت کنه بعدش پسره کشته میشه اونم برای اینکه انتقام بگیره
میره یه ماموریت ده ساله تو این ده سال دشمناش به خانوادش میگن این باعث مرگ دامادشونه و الانم خیـ*ـانت کرده با یکی فرار کرده

تا اینجاش یادم بود فکر کنم اسم دختره بهار بود

آهان یه پسره که تو دسته بهار بوده دوست و همراه و برادرش حساب میشده به اسم امیر سرطان خون میگیره ولی به دست برادرش کشته میشه

سه نفر بودن بهار . امیر . یه دختر دیگه هم بود اسمشو نمیدونم.

کسی همچین رمانی خونده؟؟؟


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

Shmahmood

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/8/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
71
سن
35
زمان حضور
6 دقیقه
سلام .دنبال یک رمان پلیسی می گردم که پسره سرگرد بود، به اجبار با دختری عقد می کنه ولی حتی یک بار هم سراغ دختره نمیاد. خلافکارها برای انتقام ازش دختره را میدزدند ولی پسره می گه برام مهم نیست .بعد پدر دخره سیلی به پسره میزنه.شما اسمش را میدونید؟


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: Karkiz

hosna97

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/9/19
ارسال ها
8
امتیاز واکنش
338
امتیاز
118
محل سکونت
خانه رویا ها
زمان حضور
19 ساعت 3 دقیقه
سلام وقتتون بخیر من چند وقت پیش یه رمانی رو خوندم که اسمشو یادم نیس الان و دنبالش میگردم داستانش درمورد دختری به نام ستاره که بخاطر دوسپسرش به زندان می افته ویه برادر داره و درسش ام خیلی خوب بود و وقتی از زندان بیرون میاد برای کمک کردن به خانوادش وارد زندگی یه ادم مشهور میشه با نقشه قبلی که پول دریافت ک دختر خاله ستاره هم با ندیر برنامه اون فرد مشهور دوست و میشه ودراخر بهم میرسن
اسم رمانش سلبریتی هست


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM

Dastan

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/8/20
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
73
سن
21
زمان حضور
15 دقیقه
اسم دختره نازنین معماری خونده تصادفی با ی پسری ب اسم کاوه آشنا میشه و نقشه های تو ماشین اون جا میمونه، پسره هم میگه باید پارتنرش تو ی مهمونی بشه تا نقشه هارو بهش برگردونه ک آخرش پسره نقشه هارو پاره می‌کنه و دختره از کار بی کار میشه ولی بعدش تو شرکت کاوه ی قرارداد یک ساله میبنه کاوه هم بخاطر مشکلاتی ک پدره نازنین برای مادرش درست کرده بود قصد آزار نازنین رو داره ولی بعد دلش نمیاد ولی برادر دوقلوی پسره نازنین رو میدوزده و بعد این اتفاق کاوه مجبور میشه ب نازنین قضیه انتقام و پدره اون و مادر خودش رو بگه ولی نازنین باورش نمیکنه و میخواد با پسرخاله/دایی/عمه/عمو ش ازدواج کنه ک میبینم ی پسر بچه شناسنامه اش رو برداشته میشه دنبال بچه ک شناسنامه رو پس بگیره سرش میخوره ب جدول و حافظه اش رو ازدست میده و کاوه اینو می‌بره پیش خودش و میگه قرار بود باهم ازدواج کنند و بخاطر همین باهاش ازدواج می‌کنه و ....(خواهشاً اسمش رو اگه میدونین بگین)


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: SheRviN DoKhT

. faRiBa .

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸
مدیر آزمایشی
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
632
امتیاز واکنش
12,714
امتیاز
303
زمان حضور
54 روز 9 دقیقه
صرفاجهت اینکه خرفهم شی

سلام دنبال یه میگردم دختره خدمتکار یه پسر مغرور میشه پسره دنبال یه باند خلافکار بود با دختره میرن کیش دختره هی میخواد فرار کنه پسره نمیزاره .بعد دختره تو کشتی جون پسره با دوستش و نجات میده ..


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM

. faRiBa .

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸
مدیر آزمایشی
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
632
امتیاز واکنش
12,714
امتیاز
303
زمان حضور
54 روز 9 دقیقه
دختری که من باشم
سلام من دنبال یه رمان هستم
اسمشم میدونم ولی هرچی دنبالش میگردم پیداش نمیکنم رمان:(دخترم یا پسر)
درباره یه دختر که وقتی کوچیک بوده که توی یه روستا به دنیا میاد که پسر دوست بودن اما اون چون یه دختر بود برای اینکه مردم نفهمن ظاهرش رو پسرونه میکنن بعد ها عموش اونو به شهر میبره و ولش میکنه اون دختر هم با همون ظاهرش تو شهر کار میکنه و کلی سختی میکشه...


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM

. faRiBa .

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸
مدیر آزمایشی
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
632
امتیاز واکنش
12,714
امتیاز
303
زمان حضور
54 روز 9 دقیقه
سلام و وقت بخير خدمت تماميه دوستان عزيز
من حدوداً ٨-١٠ سال پيش يك رمان از اين سايت خوندم كه موضوعش فكر كنم عاشقانه بود ،
داستان دختر خانمي بود كه عشق رفتن از ايران بود ،و هيچ دليلي نداشت كلا خوش گزوني با دوستانش بود و كنكور داشت ،
به سرش ميزنه كه با كسي ازدواج كنه و بره خارج و ازش جدا بشه
حالا به هر ترفندي شده
يك شب توي دورهمي با دوستانش ،يك پسر رو ميبينه و باهاش صحبت ميكنه و معامله ميكنه كه اون پسر اين كار رو براش انجام بده،
بعداز ازدواج ناخواسته عاشق پسر ميشه
و همچنان پيگير رفتن بود
و زماني كه همه چيز جور ميشه كه بره خارج از كشور ،
همسرش به بهانه كار تنهاش ميزاره
و دختر پروازش انجام ميشه
به محض رسيدم به كشور مد نظرش حس تنهايي ميكنه
و يه صدايي ميشنوه كه يكي داره صداش ميكنه
وقتي برميگرده ميبينه همسرشه كه اونجاست و
و ميفهمه كه اون هم عاشق شده و باهم زندگي ميكنن.

لطفاً اگر كسي اسمش رو ميدونه بهم بگه
قرارنبود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا