خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ahmadrezamirzay

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/9/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
30
زمان حضور
2 ساعت 22 دقیقه
رمان در مورد دختری که میره نامزدی عشقشو ببینه بعد تو راه برگشت تصادف می‌کنه و بیناییشو به طور موقت از دست میده


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

ahmadrezamirzay

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/9/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
30
زمان حضور
2 ساعت 22 دقیقه
سلام رمان در مورد دختری که میره نامزدی عشقشو ببینه بعد تو راه برگشت تصادف می‌کنه و بیناییشو به طور موقت از دست میده


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

yas1824

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/9/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
3
امتیاز
1
سن
24
زمان حضور
16 ساعت 13 دقیقه
سلام وقت بخیر
دنبال رمانی هستم که دختره باخالش(یا داییش) زندگی میکردخالش(زن داییش) باهاش خوب نبود پسر خالش (پسر داییش)هم دختره رودوست داشت ولی خالش دوست نداشت زن پسرش بشه دختره استاد دانشگاه بود تو کلاس خیلی جدی بود.باباش مرده مامانش شوهر کرده یه خواهر کوچیک هم داره

شوهر مامانش پولداره مرده مامانش خونه ای که توش زندگی میکنه بنام دختره میزنه دختره اصلا پیش مامانش نمیره بعدا مامانش هم میمیره شوهر مامانش دوتا پسرداشت

یکیش شوخ ویکیش جدی ومغرور دختره میره پیش اینا زندگی میکنه عاشق پسر بزرگه میشه پسره پلیس مخفی هم بود یه روز یه باند خلافکار هردو رو میگیرن میخوان دختررو عذاب بدن تاپسر حرف بزنه اینا که میرن بیرون دختربه پسره میگه خودت بکشم یه تیر بیشتر داخل اسلحه نیست پسره دختره میکشه بعد مامورای پلیس میان برا نجاتشون (پایان تلخ)


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
  • عالی
Reactions: Deana

zahra1385

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
30/9/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
10
سن
18
زمان حضور
26 دقیقه
سلام من چند وقت پیش یه رمان خونده بودم که اسمش یادم نیست اما اسم بعضی از شخصیت هاشو یادمه
اسم دختره سوگند بود اما اسم پسره یادم رفته دحتره یه خواهر ویه برادر داشت به اسم سوگل و سهیل دختر فقیر بود اما پسره پولدار دختر به پسر تو چند پارت اول میگفت پسر جنیه دختر میره تو شرکت پسره کار میکنه پسره یه برند لباس داره


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

neda1378

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
1
سن
25
زمان حضور
1 ساعت 7 دقیقه
سلام دوستان من چندوقت پیش یه رمانی خوندم یادم نمیاداسمشو،یه دختری بودبامادرش زندگی میکردبعدپسری که عاشقشه زن داره وهرکاری میکنه دختره راضی نمیشه باهاش باشه،بعدپسره بهش میگه مابچه دارنمیشیم توبیاازطریق لقاح منوزنم بچه ماروباردارشو دختره قبول میکنه بعدمیفهمه بچه مال خودشه پسره گولش زده براش خونه هم میگیره بچه هافک کنم دوقلوبودن که توبیمارستان زن پسره میدزده اونارو بعدپیداش میکنن وباهم ازدواج میکنن


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

finix

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
0
امتیاز
0
سن
25
زمان حضور
13 دقیقه
بچه ها من دنبال یه رمانم که دختر عمو پسر عمو بودن
پسره دکتر بوده دختره پرستار بعد ظاهرا همه میدونستن پسره دختره رو میخواد جز خودش
دوجلدی بوده
تو جلد دوم پسره فکر میکنه دختره بهش نامردی کرده درحالی که تهدید میشده و حامله بوده


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

نارین

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
1
امتیاز
1
سن
21
زمان حضور
1 ساعت 23 دقیقه
سلام
من یه رمانی خونده بودم در مورد دوتا خانواده بودم که هر کدوم چهار تا بچه داشتن یه خانواده یه پسر وسه تا دختر داشتن یه خانواده دیگه یه دختر و سه تا پسر که پسرایخانواده با هم دوستن یه داستان هایی این وسط پیش اومد بعد اینا با هم میرن شمال همه بعد پسرا عاشق دخترا میشن بعد اینا رومیدزدن که دوست پسر قبلی یکی از این دخترا بود بعد اونا یه بند مافیایی بودن که پدر اون خانواده که سه تا پسر داشت جزو اون مافیا بود


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

گل گندم

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
11
سن
39
زمان حضور
3 ساعت 16 دقیقه
دنبال یه رمانم ،پلیسیه،دختره تپل بوده توی راه مدرسه یه مرد سیاه پوش رومیبینه بعداز مدتی اون مرد سیاه پوش میادخواستگاریش که پلیس هم هست اسمش علی بوده فکرکنم .علی به خاطر محافظت ازدختره طلاقش میده اونم با دوستش وشوهرش میره یه شهردیگه اونجادرس میخونه مهماندارهواپیمامیشه.آخرشم با علی دوباره ازدواج میکنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

گل گندم

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
11
سن
39
زمان حضور
3 ساعت 16 دقیقه
دنبال یه رمانم دختره نابغه ی ریاضیه.به خاطر زن عموش که مریضه باپسرعموش که خارج کشوره ودکتره نامزدمیشه تابعدازفوت زن عمو طلاق بگیرن .بعدازفوت زن عمو یه سری اتفاقات پیش میادکه پسره برمیگرده خارج پیش دوست دخترش که گفته حامله است واین دختر نابغه روغیابی طلاق میده دختره هم میره یه کشوردیگه اونجا توی بیمارستان عاشق یه دکترایرانی میشه برای تعطیلات که میادایران هم پسرعموهه برمیگرده هم دکتره میادخواستگاریش.اینم بادکتره ازدواج میکنه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 

گل گندم

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/10/23
ارسال ها
0
امتیاز واکنش
2
امتیاز
11
سن
39
زمان حضور
3 ساعت 16 دقیقه
سلام دوستان من چندوقت پیش یه رمانی خوندم یادم نمیاداسمشو،یه دختری بودبامادرش زندگی میکردبعدپسری که عاشقشه زن داره وهرکاری میکنه دختره راضی نمیشه باهاش باشه،بعدپسره بهش میگه مابچه دارنمیشیم توبیاازطریق لقاح منوزنم بچه ماروباردارشو دختره قبول میکنه بعدمیفهمه بچه مال خودشه پسره گولش زده براش خونه هم میگیره بچه هافک کنم دوقلوبودن که توبیمارستان زن پسره میدزده اونارو بعدپیداش میکنن وباهم ازدواج میکنن
یه رمان هست به اسم زحل تقریبا شبیه همین داستانه


~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا