
- عضویت
- 30/8/19
- ارسال ها
- 40
- امتیاز واکنش
- 612
- امتیاز
- 153
- سن
- 21
- زمان حضور
- 3 روز 2 ساعت 8 دقیقه

نویسنده این موضوع
دور اتاق مستطیل شکل چرخ میزد و گاهی به پیشانی بلندش دستی میکشید. با آرامش پوشهی آبی رنگی را گشود و نگاهی اجمالی به سراسر آن انداخت. با اکراه چند عکس بیرون کشید و روبهرویم پرت کرد. دست به سـ*ـینه شد و زیر ل**ب گفت:
- توی این یک ماه خیلی اتفاق افتاده. هر شب دوباره همون برنامه رو داریم. دیگه یقین پیدا کردم که قاتل دیوونهست.
پوزخند...
- توی این یک ماه خیلی اتفاق افتاده. هر شب دوباره همون برنامه رو داریم. دیگه یقین پیدا کردم که قاتل دیوونهست.
پوزخند...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان نیممرده | Walantin کاربر انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

آخرین ویرایش: