مشاعره با حرف ت

M O B I N A · 14/5/23

تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی

یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی

M O B I N A · 14/5/23

تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز

و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند

( حافظ )

M O B I N A · 14/5/23

تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من

پیاده می‌روم و همرهان سوارانند

( حافظ )

M O B I N A · 14/5/23

ترک عاشق کش من سرخوش برون رفت امروز

تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود

( حافظ )

M O B I N A · 14/5/23

تو را خدای ز بهر بقا پدید آورد

تو را و خاک و هوا و نبات و حیوان را

( ناصر خسرو )

M O B I N A · 14/5/23

تا کمان وحشتم در قبضهٔ وارستگی ست

دورگردیها ز مردم تیر پرتاب من است

( بیدل دهلوی )

M O B I N A · 14/5/23

تا چون چنار مشرق آتش نگشته ای

کوتاه دار دست ازین آب سـ*ـینه تاب

( صائب تبریزی )

M O B I N A · 14/5/23

تابش حسن تو در کعبه و بتخانه فتاد

آتش عشق تو، بر محرم و نامحرم زد

( شاطر عباس صبوحی)

M O B I N A · 14/5/23

تخمی چو کشت دهقان آبیش می دهد

تخم عمل تو نیز چو کاری ببار اشک

( فیض کاشانی )

M O B I N A · 14/5/23

تخمی چو کشت دهقان آبیش می دهد

تخم عمل تو نیز چو کاری ببار اشک

( فیض کاشانی )

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی