مشاعره با حرف ت

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تو طاعت حق کنی به امید بهشت

نه نه تو نه عاشقی که مـزدوری تـو

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم

تبسمی کن و جان بین که همــی سپرم

حافظ

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده

بی آنکه وعده باشـــد در انتظار بوده

ضمیری

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تا به فــراق خو کنم صبر من و قرار کو؟

وعده ی وصل اگر دهد طاقت اتظار کو؟

کلجاری

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین

به چین زلف تو آید به بتگری آموخت

( سعدی )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو

تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام

( رهی معیری )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تو نه مرد عشق بودی خود از این حساب سعدی

که نه قوت گریزست و نه طاقت گزندت

(سعدی)

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان

بگشود نافه‌ای و در آرزو ببست

( حافظ )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال

خطا نگر که دل امید در وفای تو بست

( حافظ )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

تبه کردم جوانی تا کنم خوش زندگانی را

چه سود از زندگانی چون تبه کردم جوانی را

( یغمایی )

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی