خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

-ZAℍЯმ-

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/19
ارسال ها
6,853
امتیاز واکنش
43,895
امتیاز
483
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 15 دقیقه


مشاعره با حرف پ

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,869
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
پرده‌پوشی دامن‌آلودگان را لازم است
چاک در پیراهن یوسف چه محتاج رفوست؟
***
پادشاهی‌ات میسر نشود بر سر خلق
تا به شب بر در معبود گدایی نکنی
***
پیش از این‌ها فکر می‌کردم خدا
خانه‌ای دارد میان ابرها


مشاعره با حرف پ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad، n@ziii و SAEEDEH.T

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,365
امتیاز واکنش
51,314
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
پارسایی و سلامت هوسم بود ولی

شیوه ای میکند آن نرگس فتان که مپرس
**
پری به دیدن دیوانه میگردد رام
پریوشا تو ز دیوانه می کنی پرهیز؟
***
پیش پای همه افتاده کلید مقصود
چیست دانی؟دل افتاده بدست آوردن
***
پرده بگشای که مردم نگرانند هنوز
چشم در راه تو صاحب نظرانند هنوز
***
پناه سایه ی آزادگی است بر سر سرو
که جور اره نبیند به جرم بی ثمری
***
پیرم و بر دوشم از ندیم جوانی
از تو چه پنهان همیشه بار ندامت*
***
پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت
با طبیب نا محرم حال درد پنهانی**
***
پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد


مشاعره با حرف پ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

miss.sin

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/7/20
ارسال ها
66
امتیاز واکنش
111
امتیاز
153
محل سکونت
شمال:)
زمان حضور
1 روز 2 ساعت 5 دقیقه
پیش تو سبب چیست که ما کم ز رقیبیم

آیین وفاداری ما خود کم ازو نیست



پشت رقیب را همه قربست و منزلت

مردود درگه تو همین ما فتاده‌ایم



پای در زنجیر نزد دوستان

به که با بیگانگان در بـ*ـو*ستان



پسرکو ندارد نشان از پدر

تو بیگانه خوانش نخوانش پسر



پیمانه چو پر شود چه شیرین و چه تلخ

عمر چون بسر رسد چه بغداد و چه بلخ



پای استدلالیان چوبین بود

پای چوبین سخت بی تمکین بود


مشاعره با حرف پ

 

miss.sin

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/7/20
ارسال ها
66
امتیاز واکنش
111
امتیاز
153
محل سکونت
شمال:)
زمان حضور
1 روز 2 ساعت 5 دقیقه
پاک وصافی شو از چاه طبیعت به در آی

که صفایی ندهد آب تراب آلوده



پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد

گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان



پند حکیم محض ثواب است وعین خیر

فرخنده آن کسی که به سمع رضا شنید



پارسایی و سلامت هوسم بود ولی

شیوه ای می کند آن نرگس فتان که مپرس



پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

نا خلف باشم اگر من به جویی نفروشم



پشتم از بار غم هجر تو بشکست، مهل

باز می‌بینم همدست رقیبان شده‌ای


مشاعره با حرف پ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,966
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
پنج روزی که درین مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان اینهمه نیست

پروین، چگونه جامه تواند برید و دوخت
آنکس که نخ نکرده بیک عمر سوزنی

پشت بر خویش کن، مگر با اوی
شوی، آیینه خوی، روی به روی

پا به هرجا که نهی برگ گلی است
همه جا شاهد رعنائی هست


مشاعره با حرف پ

 

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,966
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد

( حافظ )



پیر مغان به قولم کی اعتماد می‌کرد

گر بر حدیث واعظ می‌کردم اعتمادی

( فروغی بسطامی )



پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیدست بو

از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند

( حافظ )


مشاعره با حرف پ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,791
امتیاز واکنش
21,526
امتیاز
423
زمان حضور
46 روز 43 دقیقه
پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد

وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد

( حافظ )



پیر مغان به قولم کی اعتماد می‌کرد

گر بر حدیث واعظ می‌کردم اعتمادی

( فروغی بسطامی )



پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیدست بو

از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند

( حافظ )
پای من در سر کوی تو به گِل رفت فرو
گر دلت سنگ نباشد گِل گیرا داری
کشتیِ خواب به دریاچه اشکم گم شد
تو به چشم که نشینی دل دریا داری

شهریار

پیلان ترا رفتن بادست و تن کوه
دندان نهنگ و دل و اندیشۀ کندا

عنصری


پردهٔ شرم است مانع در میان ما و دوست
شمع را فانوس از پروانه می‌سازد جدا

صائب


مشاعره با حرف پ

 

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,966
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
پارسایی و سلامت هوسم بود ولی
شیوه ای میکند آن نرگس فتان که مپرس

پری به دیدن دیوانه میگردد رام
پریوشا تو ز دیوانه می کنی پرهیز؟

پیش پای همه افتاده کلید مقصود
چیست دانی؟دل افتاده بدست آوردن

پرده بگشای که مردم نگرانند هنوز
چشم در راه تو صاحب نظرانند هنوز

پناه سایه ی آزادگی است بر سر سرو
که جور اره نبیند به جرم بی ثمری

پیرم و بر دوشم از ندیم جوانی
از تو چه پنهان همیشه بار ندامت


مشاعره با حرف پ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,791
امتیاز واکنش
21,526
امتیاز
423
زمان حضور
46 روز 43 دقیقه
پیش اسبت رخ نهم ز آنرو که غم نبود زمات
در وفایت جان ببازم تا کجا یابم وفات

خواجوی کرمانی

پیرانه سرم عشق جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بنهفتم به درافتاد

حافظ

پیوسته سرت سبز و لـ*ـبت خندان باد
جان و دل عاشقان ز تو شادان باد
آنکس که ترا بیند و شادی نکند
سر زیر و سیه گلیم و سرگردان باد

مولانا


مشاعره با حرف پ

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا