خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
دوست داشت سرخوش کند، ولی الکل گران بود.
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
«تبریک می‌گم عزیزم، یک سال از عمرت کمتر شد.»
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
مثلاً اگه هواپیمایی با دویست و پنجاه مسافر سقوط کنه و دویست و چهل و هفت نفرشون هلاک بشن، فقط تعداد بازمانده‌ها رو یادش می‌مونه.» ادای آلن را درمی‌آورد. «“وای، مامان. زندگی چه‌قدر شگفت‌انگیزه. سه نفر از آسمون افتادند پایین و زنده موندند...”
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
آخه چه دلیلی داره تو این دنیای نکبت لبخند بزنه؟
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
تو مدرسه ازش پرسیدند کی‌ها خودکشی می‌کنند. اون هم جواب داده بود آدم‌های شاکی.
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
دوره‌ای آخرالزمانی که انسان‌ها بسیاری از منابع طبیعی را نابود کرده‌اند.
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
«آدم وقتی لبخند یه بچه رو می‌بینه، قلبش آروم می‌گیره.»
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
با یک دستش نقاشی را گرفته بود و با انگشت اشارهٔ دست دیگر روی کاغذ می‌کوبید. «جاده‌ای که به یه خونه می‌رسه، با یه در و پنجره‌های باز زیر آسمون آبی، یه خورشید گنده هم اون بالا داره می‌تابه! حالا بگو ببینم، چرا هیچ آلودگی یا ابرِ گرفته‌ای توی این آسمونِ آبی نیست؟ پرنده‌های مهاجر که رو سر ما خرابکاری می‌کنند و ویروس آنفلوآنزا پخش می‌کنند، کجا هستند؟ تشعشعات هسته‌ای کو؟ انفجار تروریستی کجاست؟ نقاشیِ تو واقع‌گرایانه نیست. برو ببین ونسان و مرلین وقتی همسنِ تو بودند چی می‌کشیدند!»
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
«یه طناب می‌خوام که خودم رو حلق‌آویز کنم.»
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 

MaRjAn

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,857
امتیاز واکنش
34,188
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
243 روز 22 ساعت 36 دقیقه
«ببین این نقاشی مرلین چه‌قدر غم‌انگیزه! این یکی رو نگاه کن که ونسان کشیده، میله‌هایی روبه‌روی یک دیوار آجری! هنوز هم دوستش دارم. این پسر معنی زندگی رو درک کرده.
منبع: طاقچه


مغازه خودکشی | ژان تولی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا