- عضویت
- 2/12/19
- ارسال ها
- 1,304
- امتیاز واکنش
- 4,506
- امتیاز
- 248
- محل سکونت
- جهنم
- زمان حضور
- 31 روز 7 ساعت 51 دقیقه
همیشه تلاش کردم به آرزو هام برسم
اما تهش فقط پا پس کشیدم زیر پاهام لهشون کردم به دیگران زخم زدم اما من اونی بودم که بدون زخم بیشترین دردو کشید
بین بد و خوب همیشه تهش بد بودم
خودم انتخابش کردم تاوانشم میدم.
من همیشه توی همه خاطرات زندگیم باعث زجر کشیدن همه اطرافیانم شدم با لبخند رد شدم از کنارشون و همه بهم زل زده بودن نفرینم میکردن ولی وقتی پشتم بهشون بود کسی نبود که اشک هامو ببینه کسی نبود اشک هامو پاک کنه کسی نبود دلداریم بده ...
بد بودن درد داره سخته هرکسی نمیتونه بد باشه
بد بودن تاوان داره
بایدهر روز شاهد تیکه تیکه شدت قلبت باشی
گاهی پشیمون میشم از انتخابم اما پا پس نمیکشم میخوام بد باشم حتی اگه همه چیزمو ببازم
اگه بازم به عقب برگردم همه اون کارارو تکرار میکنم دل میشکونم زخم میزنم
تاوانشم میپردازم میشم کسی که قلبی نداره تا همه ببینن دیگه ضعیف نیستم تا باور کنن میتونم بجنگم میتونم سخت باشم سنگ باشم
پس سخت میشم سنگ میشم
یادمه یه روز رفیقم جلو چشام مُرد
تنها کاری که تونستم براش بکنم این بود که براش سفر خوبی آرزو کنم اما دیگه نمیزارم کسی دوستامو ازم بگیره با جونم ازشون مواظبت میکنم حتی اگه خودم از دست برم با همه دنیا میجنگم ولی نمیزارم کسی به رفیقام تو بگه اگه برای همه گارد میگیرم و اماده حمله ام ولی برای رفیقام بی دفاعم اونا همه چیز منن همه چیزم....
شاید بگین خدا هست ولی من
خیلی جاها خدارو صدا کردم اما گوش نکرد
روشو برگردونت
ولم کرد
تنهام کرد
خدا برام خدایی نکرد منو به این آدمی که الان هستم تبدیل کرد
اون روزو که التماسش کردم یادم نمیره قسم خوردم تا اخر عمرم بنده لایقی باشم اگه امید رو بهم برگردونه رفیق عزیزمو ازم نگیره اما
خیلی ازت دلیگیرم خدا.....
اما تهش فقط پا پس کشیدم زیر پاهام لهشون کردم به دیگران زخم زدم اما من اونی بودم که بدون زخم بیشترین دردو کشید
بین بد و خوب همیشه تهش بد بودم
خودم انتخابش کردم تاوانشم میدم.
من همیشه توی همه خاطرات زندگیم باعث زجر کشیدن همه اطرافیانم شدم با لبخند رد شدم از کنارشون و همه بهم زل زده بودن نفرینم میکردن ولی وقتی پشتم بهشون بود کسی نبود که اشک هامو ببینه کسی نبود اشک هامو پاک کنه کسی نبود دلداریم بده ...
بد بودن درد داره سخته هرکسی نمیتونه بد باشه
بد بودن تاوان داره
بایدهر روز شاهد تیکه تیکه شدت قلبت باشی
گاهی پشیمون میشم از انتخابم اما پا پس نمیکشم میخوام بد باشم حتی اگه همه چیزمو ببازم
اگه بازم به عقب برگردم همه اون کارارو تکرار میکنم دل میشکونم زخم میزنم
تاوانشم میپردازم میشم کسی که قلبی نداره تا همه ببینن دیگه ضعیف نیستم تا باور کنن میتونم بجنگم میتونم سخت باشم سنگ باشم
پس سخت میشم سنگ میشم
یادمه یه روز رفیقم جلو چشام مُرد
تنها کاری که تونستم براش بکنم این بود که براش سفر خوبی آرزو کنم اما دیگه نمیزارم کسی دوستامو ازم بگیره با جونم ازشون مواظبت میکنم حتی اگه خودم از دست برم با همه دنیا میجنگم ولی نمیزارم کسی به رفیقام تو بگه اگه برای همه گارد میگیرم و اماده حمله ام ولی برای رفیقام بی دفاعم اونا همه چیز منن همه چیزم....
شاید بگین خدا هست ولی من
خیلی جاها خدارو صدا کردم اما گوش نکرد
روشو برگردونت
ولم کرد
تنهام کرد
خدا برام خدایی نکرد منو به این آدمی که الان هستم تبدیل کرد
اون روزو که التماسش کردم یادم نمیره قسم خوردم تا اخر عمرم بنده لایقی باشم اگه امید رو بهم برگردونه رفیق عزیزمو ازم نگیره اما
خیلی ازت دلیگیرم خدا.....
■♡♧|•°دفتر خاطراتمون :) °•|♧♡■
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com