- عضویت
- 27/8/19
- ارسال ها
- 6,734
- امتیاز واکنش
- 43,261
- امتیاز
- 483
- سن
- 23
- محل سکونت
- دنیای خیال
- زمان حضور
- 51 روز 21 ساعت 9 دقیقه
نویسنده این موضوع
ستارهای را مینگرم که زمانی آن ستاره از آن تو بود! حال که نیستی من جای خالیات را با ستارهات پر میکنم.
با او حرف میزنم، درد و دل میکنم، خاطره تعریف میکنم! به خودم که میآیم میبینم صبح شده و ستارهای نیست! من ماندهام و یک صورت خیس از اشکهایی که همدم همیشهگیام شدهاند.
با او حرف میزنم، درد و دل میکنم، خاطره تعریف میکنم! به خودم که میآیم میبینم صبح شده و ستارهای نیست! من ماندهام و یک صورت خیس از اشکهایی که همدم همیشهگیام شدهاند.
دلنوشته آشوب یک ذهن بی صدا | ~*zahra*~ کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: