
- عضویت
- 14/9/19
- ارسال ها
- 50
- امتیاز واکنش
- 1,687
- امتیاز
- 153
- محل سکونت
- سرزمین آب هاا
- زمان حضور
- 2 روز 15 ساعت 27 دقیقه

نویسنده این موضوع
بچه ها از این به بعد هر روز یه پست داریم

لولا: من میخوام برگردم.
من: باشه لولا ماهم میخوایم از اینجا بریم داریم دنبال راه میگردیم، مهدخت این دختره ترسیده به احتمال زیاد گشنشم هست یه چیزی بگو بیارن بخوره.
مهدخت: باشه من میرم به بانو سوگند هم درباره ناتاشا و لولا خبر میدم فک کنم...

لولا: من میخوام برگردم.
من: باشه لولا ماهم میخوایم از اینجا بریم داریم دنبال راه میگردیم، مهدخت این دختره ترسیده به احتمال زیاد گشنشم هست یه چیزی بگو بیارن بخوره.
مهدخت: باشه من میرم به بانو سوگند هم درباره ناتاشا و لولا خبر میدم فک کنم...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان چهار ناجی | مهدیه زمانی کاربر انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

آخرین ویرایش توسط مدیر: