- عضویت
- 24/7/18
- ارسال ها
- 1,239
- امتیاز واکنش
- 26,385
- امتیاز
- 373
- زمان حضور
- 16 روز 13 ساعت 49 دقیقه
یکی از فامیلای دورمون اومده عیادت مامانم بهش میگم :
حاج خانوم چای توی لیوان براتون بریزم یا استکان ؟
میگه : ننه من نیومدم یه سر بزنم برم که یه چن روز هستم
با من تعارف نکن توی لیوان بریز برام !
فقط تونستم با خیس کردن دمپایی توالت خودمو آروم کنم
◐ ◑ ◒ ◓
حسی که دخترا با خوردن باد به موهاشون دارن پسرا با خوردن باد به شلوار کردی دارن …
◐ ◑ ◒ ◓
تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم میزاره “همون جا” ؛
کلا همه چی و هرچی که می پرسی جوابش همون جاست !
حاج خانوم چای توی لیوان براتون بریزم یا استکان ؟
میگه : ننه من نیومدم یه سر بزنم برم که یه چن روز هستم
با من تعارف نکن توی لیوان بریز برام !
فقط تونستم با خیس کردن دمپایی توالت خودمو آروم کنم
◐ ◑ ◒ ◓
حسی که دخترا با خوردن باد به موهاشون دارن پسرا با خوردن باد به شلوار کردی دارن …
◐ ◑ ◒ ◓
تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم میزاره “همون جا” ؛
کلا همه چی و هرچی که می پرسی جوابش همون جاست !
■مطالب طنز ■
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: