خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
ولی انصافا این ماسک زدن بر اثرکرونا،چقد درک مارو از زیبایی افراد عوض کرد
من تازه فهمیدم ناصر سبیل ،قصاب محله مون چه چشمای خمار و جذابی داره
◐ ◑ ◒ ◓
تو کلاس آنلاین حواسم نبود اموجی خنده فرستادم
استاد گفت اگه چیز خنده‌داری هست بگو ما هم اموجی خنده بدیم
◐ ◑ ◒ ◓
چرا این روزا مصرف لوازم آرایش کم شده،
اونای که میگفتن برای دل خودمونه مگه الان دل ندارید گلای تو خونه؟
◐ ◑ ◒ ◓
‏حیوون خوونگی فقط مورچه!!
سر و صدا نمیکنه ، رسیدگی نمیخواد
آروم خونه رو جارو میکنه
گشنه هم بشه یه چیزی از رو فرش پیدا میکنه می خوره


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • خنده
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
حیف نون ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﻤﯿﺮﻩ
ﺳﻮﻣﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻠﻮﻍ ﻣﯿﺸﻪ،
ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﮔﻪ ﻫﻔﺘﻢ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺷﻠﻮﻍ ﺷﺪ ﺑﻼﻝ ﺑﯿﺎﺭﯾﻢ ﺑﻔﺮﻭﺷﯿﻢ
◐ ◑ ◒ ◓
رفیقم با ۴۵ کیلو وزن رفته دکتر تغذیه واسه لاغری،
دکتر بش گفته داداش تو ک لباساتو دربیاری ازت فقط چنتا خاطره میمونه
◐ ◑ ◒ ◓
‏از معجزه های زبان فارسیم اینه ک این جمله رو هرجور بنویسی معنی میده:
باشه میام پس
پس میام باشه
میام باشه پس
باشه پس میام
پس باشه میام
◐ ◑ ◒ ◓
‏به یکی گفتم: چقد خوشگلی!!
گفت: چشات قشنگ میبینه.
دو تا عکس که رفتم جلوتر دیدم راست میگفته بنده‌خدا


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
واسه داداشم رفتیم خواستگاری...
بابای دختره گفت : خونه ، ماشین ، پول ، کار داری؟
منم گفتم : اگه اینا رو داشت که نمیومد خودشو بدبخت کنه
هیچی دیگه ..دیدن حرفم منطقیه ، گفتن : مبارکه
◐ ◑ ◒ ◓
دانشمندان کشف کردن دو دقیقه خندیدن به اندازه‌ی سی دقیقه پیاده‌روی برای سلامتی مفیده!
از وقتی این جمله رو شنیدم دو دقیقه به کسایی که سی دقیقه پیاده‌روی میکنن می‌خندم
◐ ◑ ◒ ◓
هیچ وقت خانوما رو با کرونا تهدید نکنید
خانوما خودشون ویروسی دارند بنام غُرُنا
که تا حالا میلیونها مرد را به کام مرگ کشانده
◐ ◑ ◒ ◓
‏از وقتی تلویزیون زیرنویس کرده چشمای خودتون رو با دست نمالید شدیدا چشمام میخاره
اصن دوس دارم ۴تا دست دیگه هم قرض بگیرم چشمامو بمالونم


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • خنده
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
کرونای عزیز...
ما هیچ چیزمون بهم نمیخوره حتی تو اسمت هم خیلی با کلاس تر از اسم منه...ما به درد هم نمیخوریم...نزدیک من نیا...
من فکرامو کردم تصمیممو گرفتم....
انتخاب من دلدرده
◐ ◑ ◒ ◓
مورد داشتیم تو شرکت تا دیروز با لیوانی که صبح شیر میخورد، ظهر دوغ میخورد و عصر قهوه و چایی و دوباره چرخه استفاده ش از فردا شروع میشد.
الان لیوانو میشوره میذاره تو کمدش درو قفل میکنه میره، من از ویروس کرونا ممنونم که بهداشت رو به خیلیا یاد داد
◐ ◑ ◒ ◓
‏در صورت ابتلا به ویروس کرونا تا ۱۰ روز آویشن و نبات را دم کرده و بخورید.
روز یازدهم آویشن را بدون نبات دم کرده بخورید اونوقت ویروس میاد بیرون میگه پ نباتش کو؟
با دمپایی بزنید تو سرش بکشیدش!
تا اکتشافات بعدی بدروووود
◐ ◑ ◒ ◓
الان استان های ایران همه دارن باهم میخونن
بـ*ـغلی بگیر
چی رو بگیرم؟
کرونا رو
چیکارش کنم؟
بده بـ*ـغلی


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • خنده
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، هلیا و 3 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
‏کرونا نگرفتم ولی یک بیماری بدتر گرفتم به اسم
"نکنه کرونا گرفتم"
◐ ◑ ◒ ◓
‏یکی از جیب‌های کتم رو قرنطینه کردم. پول، کلید، کارت بانکی و رسیدها رو توش میذارم تا حواسم باشه کرونا کجاست. اسمشو گذاشتم ‎جیب کرونا.
◐ ◑ ◒ ◓
حالا هرچيزي از چين ميومد ايران بنجل و دري وري بود.
ويروسشون كه اومده جهش يافته و خفنترين نوعشه
◐ ◑ ◒ ◓
یه سری رفتیم خواستگاری خانواده طرف موافقت کردن بابام گفت نه
دلیلشم این بود که میگفت آدم سالم زن تو نمیشه صددرصد دخترشون یه ایرادی داره‌‌، پاشین بریم
◐ ◑ ◒ ◓
حیف نون میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه
حالا من خر،من نفهم،
آخه شما اینجا رودخونه می بینید که اومدین روش پل زدین


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
‏اومدم خونه بابام تعجب کرد گفت مگه قرار نبود نیای،شام خوردی؟
گفتم نه. یه مشکلی پیش اومد برگشتم.
رفت تند تند ۴ تا تخم مرغ نیمرو کرد گذاشت جلوم گفت قشنگ بخور سیرشی پسرم!
ده دقیقه بعدش که غذامو خوردم، پیک زنگ خونه رو زد پیتزا آورد
◐ ◑ ◒ ◓
کیف پولم شبیه پیاز شده
هروقت بازش میکنم اشکم در میاد
◐ ◑ ◒ ◓
دیروز با خانومم تو ماشین بودم پشت یه ماشین نوشته بود (بفروش میرسد) پشت فرمون بودم گفتم شمارشو بنویس تا ببینم چند میگه
رسیدیم خونه میگم شمارشو بگو تا بهش زنگ بزنم میگه یاداشت کن 456د12ایران 77
من الان تو تیمارستانم دارم فکر میکنم


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
تفاوت وصیت ها قدیم ها و حالا
قدیم
باغ قلهک واسه مادرتون
خونه امیریه واسه خسرو
عمارت تجریش هم واسه مینا
الباقی خیرات
جدید:
قسطهای پراید رو مسعود بده
قسطهای مسکن مهر رو هم شراره بده که کارمنده
قسطهای وسایل خونه روهم ماندانا بده
به پول یارانه هم دست نزنید واسه مامانتونه
◐ ◑ ◒ ◓
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺭﻭﯼ ﻋﺮﺷﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻮﺍﺣﻞ ﻣﮑﺰﯾﮏ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﻟﻤﺎﺳﺶ ﺳﺮﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺗﻮ ﺁﺏ ﻭ ﺯﻥ ﺑﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺳﻔﺮ ﺭﻭ ﺳﭙﺮﯼ ﮐﺮﺩ. 15ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﻬﺮ ﺳﺎﺣﻠﯽ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ، ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﺎﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﯾﻪ ﺟﺴﻢ ﺳﻔﺖ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺯﯾﺮ ﺩﻧﺪﻭﻧﺶ ﺣﺲ ﮐﺮﺩ… ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ اﻭﺭﺩﺵ ﺩﯾﺪ…
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻣﺎﻫﯿﻪ ! ﻣﻨﻢ ﺍﻭﻟﺶ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪﻩ
ﻭﻟﯽ ﭘﻴﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﻧﺸﺪ! ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻭﻗﺘﺘﻮﻧﻮﮔﺮﻓﺘﻢ ﺣﻼﻝ ﮐﻨﯿﺪ


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • خنده
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
‏بچه بودم شبا از مهمونی که برمی‌گشتیم رو صندلی عقب خودمو می‌زدم به خواب که بابام مثل فیلما بـ*ـغلم کنه ببرتم بالا. بابامم در ماشینو می‌بست می‌رفت.
تا ۶ صبح عر میزدم از سرما. صبح میخواست بره سر کار منو میدید تو ماشین میگفت عه یه بچه هم اینجا داریم.
◐ ◑ ◒ ◓
‏رفیقم زنگ زده و پشت تلفن داد میزنه که منو یادت میاد؟
گفتم حالا چرا جوری حرف میزنی که انگار ناشنوام و آلزایمر دارم؟
گفت اگه اینا رو نداری پس پولمو بده.
گفتم شما؟ صداتون نمیاد.
دختره به عشقش گفته پس کی میای خواستگاریم؟
پسره گفته تا این قضیه آلودگی معلوم نشه
نمیتونم روی موضوع دیگه ای تمرکز کنم
◐ ◑ ◒ ◓
اتوبوس تو برف گیر میکنه . . .
راننده میگه: بیاین پایین تا زیر چرخ زنجیر بزنیم...!
یارو میگه: من سردمه! همینجا تو ماشین سـ*ـینه میزنم...!!!


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • خنده
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!...
◐ ◑ ◒ ◓
از حیف نون می پرسن این شعر از کیه؟ "سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز"
می گه نمی دونم یه راهنمایی بکنید...
می گن اسم شاعر توی خود شعر هست.
می گه: آهان فهمیدم، جواد نکونام!
◐ ◑ ◒ ◓
اولی: بگو ببینم، اگه توی خیابون یه نفر یه حیوانی رو گرفته و داره می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟
دومی: حس برادری!
◐ ◑ ◒ ◓
یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره!
کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: "دو تا آجر"!
◐ ◑ ◒ ◓
زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.
مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: "این چاه واقعا کار می کنه!"


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • قهقهه
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 3 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
آقای دست و دلباز بعد از بیست سال می ره مغازه کفش فروشی می گه: "ما باز هم مزاحم شدیم!"
◐ ◑ ◒ ◓
حیف نون تو اتوبوس کبریت می خواسته، به بـ*ـغل دستیش می گه:
- اسمت چیه؟
- همایون.
- به به، شغلت چیه؟
- زنبوردار.
- به به، کجا می ری؟
- اهواز.
- عجب جایی! کبریت داری؟
- نه.
- نه و نکمه! با اون اسمت، مردک پشه باز، تو این گرما سگ می ره اهواز که تو می رى؟
◐ ◑ ◒ ◓
یه آقایی می ره هارد بخره می گه هارد ۳۲۰ می خوام. حیف نون هارد ۱۶۰ واسش میاره.
آقاهه می گه: گفتم ۳۲۰.
حیف نون می گه ناراحت نشو، جنسش خوبه جا باز می کنه.


■مطالب طنز ■

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • قهقهه
Reactions: . faRiBa .، Narín✿، ~ROYA~ و 3 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا