- عضویت
- 25/7/18
- ارسال ها
- 296
- امتیاز واکنش
- 4,609
- امتیاز
- 228
- سن
- 25
- محل سکونت
- ساری
- زمان حضور
- 4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
روبی با شنیدن صدای سباستین به سمت او برگشته و درحالیکه سعی داشت رفتار تند و زنندهی سلنا و جیمز را توجیه کند، گفت:
-نه! اونا فقط یهکمی... گیج شدن. خودت که میفهمی.
- اوهوم.
سباستین با بیخیالی این را گفت و روی زمین نشست. روبی به گردن سوخته و تاولزدهاش نگاه کرد، سپس نگاهش را بالا آورده و به چشمهای...
-نه! اونا فقط یهکمی... گیج شدن. خودت که میفهمی.
- اوهوم.
سباستین با بیخیالی این را گفت و روی زمین نشست. روبی به گردن سوخته و تاولزدهاش نگاه کرد، سپس نگاهش را بالا آورده و به چشمهای...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: