خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

بهترین جلد رمان لیانا، کدوم یکی بود؟

  • لیانا

    رای: 7 63.6%
  • بازگشتی برای پایان

    رای: 4 36.4%
  • کلبه ای میان جنگل

    رای: 2 18.2%
  • جدال نهایی

    رای: 5 45.5%

  • مجموع رای دهندگان
    11
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
روبی ‌با شنیدن صدای سباستین به سمت او برگشته و درحالی‌که سعی داشت رفتار تند و زننده‌ی سلنا و جیمز را توجیه کند، گفت:
-نه! اونا فقط یه‌کمی... گیج شدن. خودت که می‌فهمی.
- اوهوم.
سباستین با بی‌خیالی این را گفت و روی زمین نشست. روبی‌ به گردن سوخته و تاول‌زده‌اش نگاه کرد، سپس نگاهش را بالا آورده و به چشم‌های...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !Shîma!، The unborn، Nirvana و 2 نفر دیگر

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
روبی‌ صورت سباستین را نمی‌‌دید؛ اما تردیدی نداشت که او نیز بسیار متعجب و سردرگم شده است. حضور ناگهانی پوسایدون آن هم به شکل قطره‌ای آب، دلیل کافی برای آن‌ سکوت مرگ‌بار و ممتد بود.
- سرورم!
سباستین در مقابل صورت جدی و بی‌احساس پوسایدون زانو زده و طولی نکشید که همه‌ی سربازان و ساطیر‌ها، النور و باقی الهه‌ها...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: The unborn، Nirvana، ^moon shadow^ و 2 نفر دیگر

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
از طرفی هنوز نگرانی‌اش بابت تغییر ناگهانی نقشه‌شان ادامه داشت؛ زیرا آن‌ها بسیار زودتر از موعد مقرر در حال حرکت به سمت انتهایی جنگل بودند، روبی اطمینان داشت کاترین هنوز مرز جادویی را ایجاد نکرده است.
دیگر نمی‌‌توانست بیش از آن تحمل کند و با صدای بلندی فریاد زد:
- مایکل، ما باید دور بزنیم، باید معطلشون کنیم؛...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: The unborn، Nirvana، ^moon shadow^ و یک کاربر دیگر

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
مایکل با دیدن دندان‌های پیشین روبی، خشکش زد .همگی قدمی به جلو برداشتند. زمانی که همه با عجله و نگرانی جابه‌جا شده و دست یکدیگر را می‌گرفتند، ساطیر قوی هیکلی خود را جلو انداخته و باعث شد سباستین با شدت به مایکل برخورد کند و چاره‌ای به جز ایستادن در کنار او نداشته باشد. مایکل که به هیچ‌وجه از این پیش‌آمد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: The unborn، Nirvana، ^moon shadow^ و یک کاربر دیگر

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
سباستین بی‌اراده دستی به آن قسمت از گردنش که سوخته و سیاه شده بود، کشید و با نفرت زمزمه کرد:
- تو مادرم رو کشتی و من رو فقط به‌خاطر قدرتی که از پدرم بهم رسیده بود زنده گذاشتی.
نارسیسا قسمت اول حرف او را نشنیده گرفت، سپس با ناراحتی گفت:
- قدرت پدرت نه، قدرت خودت. تو پسر قوی هستی سباستین؛ همین باعث شد که من...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Nirvana، The unborn و ^moon shadow^

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
با نزدیک‌تر شدن سباستین، روبی احساس کرد حتی صدای نبض شقیقه‌ی مایکل را نیز می‌شنود.
به سختی نفس‌های عصبی او را نادیده گرفت و منتظر ماند تا سباستین راه آمده را بازگردد. سرانجام وقتی سباستین به آن‌ها رسید، در مقابل روبی ایستاد. رفتارش طوری بود که انگار مایکل وجود خارجی ندارد. روبی سعی کرد از چشم‌غره ‌رفتن به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !Shîma!، Nirvana، The unborn و یک کاربر دیگر

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
بغض گلویش را گرفته بود، نمی‌‌دانست چرا سرنوشت مادر تیارا تا این اندازه برایش تأثیرگذار بوده است، شاید به آن دلیل که خودش درد عشق را کشیده بود و شاید به آن دلیل که آن پسر چنین بی‌رحمانه او را از خودش رانده بود‌. همه‌ی این‌ها دلایل محکمی‌ برای جاری ‌‌شدن اشک‌هایش بودند؛ اما روبی به سختی جلوی خودش را گرفت و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !Shîma!

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
رهبری اِدوارد
چند ساعت بعد به راه خاکی کوهستان رسیدند. روبی با آنکه می‌دانست چندین ساعت دیگر راه باقی مانده است؛ اما از دیدن صخره‌ها و سنگ‌های کج‎وکوله‌ای که در اطرافشان بود، خوشحال و خرسند شد؛ زیرا این نشان می‌داد که دیگر چیزی به پایان راه نمانده است.
تیارا و سباستین چندمتر جلوتر از آن‌ها دوشادوش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !Shîma!

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
آن‌گاه دست سرد روبی را گرفت. سباستین نیز کنار تیارا قرار گرفت و رو به توماس کرد و به سردی گفت:
- خداحافظ.
توماس با ناراحتی گفت:
- اما شما نباید برین، این‌جوری، آخه پس ما چی؟
همگی سر جایشان ایستادند و روبی قاطعانه به او گفت:
- همین حالا هم خیلی از وقتمون گرفته شد، دیگه نمی‌تونم صبر کنم. من واقعاً خوشحال...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !Shîma!

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
296
امتیاز واکنش
4,609
امتیاز
228
سن
25
محل سکونت
ساری
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 21 دقیقه
نویسنده این موضوع
نارسیسا با کنجکاوی چشم‌هایش را تنگ کرد و پرسید:
- چه خبر شده؟
لوسین جیغی کشید و گفت:
- اونا، اونا اومدن! پشت دروازه‌های قصر هستن.
نارسیسا دیگر نایستاد تا باقی حرف‌های او را بشنود و به سرعت از اتاق بیرون رفت. تام پشت سرش از اتاق خارج شد و بعد از آن‌‎ها لوسین که از شدت هیجان دست و پاهای شل شده بود، کشان‎کشان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان جدال نهایی( جلد پایانی رمان لیانا) | Zahra Bagheri کاربر انجمن رمان 98

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: !Shîma!
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا