شعر
-
غزلیات خواجوی کرمانی
مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا چون شدم صید تو بر گیر و نگهدار مرا اگرم زار کشی می‌کش و بیزار مشو زاریم بین و ازین بیش میازار مرا- SAEEDEH.T
- موضوع
- پاسخ ها: 10
- انجمن: اشعار شاعران
-
گزیده اشعار ایرج میرزا
قمر آن نیست که عاشق برد از یاد او را یادش آن گل که نه از کف ببرد باد او را ملکی بود قمر پیش خداوند عزیز مرتعی بود فلک خرم و آزاد او را چون خدا خلق هان کرد به این طرز و مثال دقتی کرد و پسندیده نیفتاد او را دید چیزی که به دل چنگ زند در وی نیست لاجرم دل ز قمر کند و فرستاد او را حسن هم داد خدا...- moh@mad
- موضوع
- پاسخ ها: 19
- انجمن: اشعار شاعران
-
گزیده اشعار رشحه
ماهم اگر به قهر شد از لطف باز گشت شکر خدا که آه سحر چاره ساز گشت در ملک عشق خواجگی و بندگی کدام محمود بین چگونه غلام ایاز گشت فرخنده هاتفیم به گوش این نوید گفت دوشینه چون ز خواب غمم دیده بازگشت کای رشحه شاد زی که ز یمن قدوم شاه بر روی هم غمت در شادی فراز گشت یعنی ضیا که قهر وی و لطف عام او...- moh@mad
- موضوع
- پاسخ ها: 17
- انجمن: اشعار شاعران
-
گزیده اشعار جهان ملک خاتون
اشعار برگزیده جهان ملک خاتون دلبرا تا کی مرا داری ز وصل خود جدا رحمتی کن بر من دلخسته از بهر خدا نیک زارم در غم عشقت به تاریکی هجر از من مسکین پیامی بر به یارم ای صبا با دلارامم بگو تا کی جفا بر من کنی بی وفا یارا ستم بر ما چرا داری روا بر امید آنکه بر حال من اندازی نظر بر سر کویت مقیمم روز...- moh@mad
- موضوع
- پاسخ ها: 17
- انجمن: اشعار شاعران
-
گزیده اشعار همام تبریزی
چون سحر از بوی گل گشت معطر هوا از نفس یار ما داد نشانی صبا نه چه سخن باشد این چیست صبا تا کنم نسبت بوی خوشش با نفس یار ما کرد طلوع آفتاب یار درآمد ز خواب روی نگار مراست خسرو انجم گوا جان چو شنید از صبا بوی سر زلف او گفت روان...- moh@mad
- موضوع
- پاسخ ها: 8
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار منوچهر آتشی
نه شهرهای ویران، نه باغهای سبز دنیای پیش رویمان برهوتیست تا آنسوی نهایت، تا … هیچ … دیگر در ما شور گلایه هم نیست شور گلایه از بد، دشنام با بدی دیگر در ما شور مردن هم نیست رود شقاوت ما جاریست تا چشمه سارِ خشک شکایت، تا … هیچ … ما گله را سپردیم به دره های پر گرگ. کاریزهای ویران را به...- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 29
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار حسین سپهری
عمریست چنین به خود مینالم بشکست سبوی عمر رفت امالم ای دوست بیا و بنگر این وقت از هجر تو بی حال بگشته حالم همه گان چشم بغرند به من گوئیا کفر نموده حالم آنکه بر من یار بود و همدمی تیر زه را بزدی بر حالم بال بشکست و شدم ذله و خوار کافران گریه کنند بر حالم ساقیا:خوار بگشتن تا کی دیگران می...- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 10
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار همایون علیدوستی
آن روز از آسمان سروش آمده بود وان تازه بهار سبز پوش آمده بود دیدیم که در بهشت زهرا آن روز خون در رگ لاله ها به جوش آمده بود- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 6
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار باباطاهر
زندگینامه بابا طاهر باباطاهر مشهور به باباطاهر بی پوشش، یک عارف و شاعر ایرانی تبار و دوبیتی سرای متعلق به اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری مصادف با سده ۱۱م در ایران است که در زمان حکومت طغرل بیک سلجوقی زندگی کرده است. در مورد اسم و عنواناو باید بدانید که بابا لقبی بوده که در آن زمان به...- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 26
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار ناصرالدین شاه
عشق‌بازی کار هر شیاد نیست این شکار دام هر صیاد نیست عاشقی را قابلیت لازم است طالب حق را حقیقت لازم است عشق، از معشوق اول سر زند تا به عاشق جلوه دیگر کند تا به حدی که برد هستی از او سر زند صد شورش و سرخوشی از او شاهد این مدعی خواهی اگر بر حسین و حالت او کن نظر- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 6
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار عربی
تدري العسل شيگول بلسانه عنک نص عمري فدوه يروح بس بـ*ـو*سه منک جيب #شفايفك خليني ابوس الله مو بس للحچي مخلي الحلگ وإذا چان #حضِنك صعب خليَّنا نحط نفس #العطِر عونه الشاف محبوبه. #وشمه وشبع بـ*ـو*سات من خده #وشمه انه تمنيت اكض ولفي. #وشمه وكله افيش احبك ــــــ #موبديه- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 2
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار دیلن تامس
شیطان در ماری حراف حلول می‌کند دشت‌های مرکزی آسیا در باغش، حین شکل‌گیری زمان، این مدار خفته از نیشی بیدار گشته، حین شکل‌گیری گنـ*ـاه، سیبی ریش‌دار سلفیده، و خدایی که آنجا قدم می‌زده زندانبان خرده‌پایی بوده که از فراز تپه‌های بهشت، مغفرت در نظرش ناچیز می‌آمده. فرزانگان به من می‌گویند هنگامی که ما با...- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 4
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار عطار نیشابوری
آتش عشق تو در جان خوش تر اسـت جان ز عشقت آتش افشان خوش تر اسـت هر کـه خورد از جام عشقت قطره اي تا قیامت سرخوش و حیران خوش تر اسـت …- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 21
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار جمال ثریا
در میانه‌های گلِ رز گریه می‌کنم و هر شب که در میانه‌ی کوچه می‌میرم روبه‌روی‌ام را و پشت سرم را نمی‌شناسم و کاهشِ چشمان‌ات را که مرا سرِ پا نگه داشته‌اند – احساس می‌کنم دست‌های تو را می‌گیرم دست‌های تو را که سفیدند و باز هم سفیدند و باز هم… از این‌همه سفیدیِ دست‌های تو می‌ترسم قطار اندکی در...- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 9
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار پوریا ولی
شاعر منوچهر آتشی روبا فراز داریم از پشت گوش دماوند و بر سجاف جاده ی فیروزکوه روبا فراز داریم تک تک درخت ها می آیند و تند تند می گذرند از ما روبافرود روبا دیار ری روبا فراز داریم ما تک تک درخت ها کم کم زیاد می شوند و تند تند قافله های سبز انگار تا بارهای خرم خود را در ملک ری زمین...- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 13
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار محمود درویش
زندگی از من می‌خواهد که فراموشت کنم و این چیزی‌ست که دلم نمی‌تواند بفهمد- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 17
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار لیلا کرد بچه
هربار به تو فکر می‌کنم یکی از دکمه‌هایم شل می‌شود انقراض آ*غو*شم یک‌نسل به تأخیر می‌افتد و چیزی به نبضم اضافه می‌شود که در شعرهایم نمی‌گنجد کافی‌ست تورا به نام بخوانم تا ببینی لکنت، عاشقانه‌ترینِ لهجه‌هاست و چگونه لرزش لـ*ـب‌های من دنیا را به حاشیه می‌بَرد دوستت دارم با تمام واژه‌هایی‌که در...- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 12
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار گزیده‌ی خیام
آن قصر که جمشید در او جام گرفت آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 29
- انجمن: اشعار شاعران
-
اشعار فدریکو گارسیا لورکا
شب می‌آيد می‌كوبند پرتوهاى مهتاب به روى سندان ِ غُروب شب می‌آيد يك درخت ِ بزرگ خود را می‌پوشاند با واژه‌هاى آواز شب می‌آيد اگر به ديدار من بيايى در جاده باريكهاى هوا مرا گريه‌كنان خواهی‌يافت در زير سپيدارهاى عظيم آى دختر سبزه‌رو در زير سپيدارهاى عظيم!- M O B I N A
- موضوع
- پاسخ ها: 12
- انجمن: اشعار شاعران
-
شعر های کودکانه شکلاتی
یک شکلات قرمز یک شکلات آبی مال کیه این دوتا؟ کسی جوابی دلم میخواد بردارم هر دوتاشو بی صدا تا ببرم برای مهمونی مورچه ها منبع: الگو ایرانی سوسکی خانم، تنها بود موشه نبود،. سفر بود سوسکی خانوم، تو خونه چشم و گوشش به دلش می خواست که موشه براش بیاره سوغات یک شکلات شیرین که توش باشه آب نبات...- SelmA
- موضوع
- پاسخ ها: 0
- انجمن: اشعار کودکانه
