خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,629
امتیاز واکنش
31,966
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
221 روز 14 ساعت 48 دقیقه
«این رژیم. همه‌ش فکر می‌کردم از مرگ می‌ترسی؛ ولی قضیه این نیست.» درحالی‌که حرف می‌زنم صورتش را تماشا می‌کنم: «تو یه دختر درحال مرگی با عذاب‌وجدان زنده‌موندن. این مخ آدم رو می‌ترکونه. چطور باهاش زندگی...» از جا می‌پرد و می‌ایستد و از بالا به من نگاه می‌کند: «زنده‌موندن تنها انتخابیه که دارم ویل.» می‌ایستم و به او خیره می‌مانم. می‌خواهم به او نزدیک‌تر شوم و فاصلهٔ بین‌مان را از بین ببرم. می‌خواهم آن‌قدر تکانش بدهم که بفهمد. «اما استلا این زندگی‌کردن نیست.»


پنج قدم فاصله | ریچل لیپینکات

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا