خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Z_Hananeh

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/23
ارسال ها
11
امتیاز واکنش
283
امتیاز
108
زمان حضور
4 روز 12 ساعت 10 دقیقه
سلام در خواست ناظر رمان دارم.
نام رمان: این شهر مرا با "تو" نمیخواست!
ژانر: عاشقانه ، اجتماعی ، غمیگین
نویسنده : حنانه زرینی
خلاصه :گاهی شلیك یك لوله وسط مغز یك انسان،
فرو بردن چاقو درست در قلبش،
حتی از پشت ضربه زدن و کشتن یک انسان
یا به آتش کشیدن او منصفانه تر و انسانی تر از کشتن روح یک انسان است!
این رمان روایتی از کنار هم قرار گرفتن دو انسان کاملا متفاوت است. که به عشقی اتشین و پرفراز نشیب می انجامد! دو انسان با روح های زخمی!


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM

MĀŘÝM

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب
ناظر کتاب
مدیر آزمایشی
  
عضویت
23/8/20
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
7,695
امتیاز
263
محل سکونت
خونه ام :/
زمان حضور
44 روز 8 ساعت 57 دقیقه
سلام در خواست ناظر رمان دارم.
نام رمان: این شهر مرا با "تو" نمیخواست!
ژانر: عاشقانه ، اجتماعی ، غمیگین
نویسنده : حنانه زرینی
خلاصه :گاهی شلیك یك لوله وسط مغز یك انسان،
فرو بردن چاقو درست در قلبش،
حتی از پشت ضربه زدن و کشتن یک انسان
یا به آتش کشیدن او منصفانه تر و انسانی تر از کشتن روح یک انسان است!
این رمان روایتی از کنار هم قرار گرفتن دو انسان کاملا متفاوت است. که به عشقی اتشین و پرفراز نشیب می انجامد! دو انسان با روح های زخمی!
باسلام، ناظر شما ~MOHADESE~
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.
به امید موفقیت شما...:good_luck:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

Ava.am

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/23
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
1
امتیاز
13
سن
19
زمان حضور
17 ساعت 15 دقیقه
رمان کوتاه : مارپیچ

ژانر : معمایی، رازآلود، جنایی، درام

خلاصه : همه ی گذشته ی فراموش شده ی نیاز با یک پرونده قتل به جریان می‌افتد. حال نیاز به دنبال این است که چرا مادرش وقتی تنها 3 سال داشت او را در یک شب بارانی رها کرد...


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,391
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 3 ساعت 0 دقیقه
رمان کوتاه : مارپیچ

ژانر : معمایی، رازآلود، جنایی، درام

خلاصه : همه ی گذشته ی فراموش شده ی نیاز با یک پرونده قتل به جریان می‌افتد. حال نیاز به دنبال این است که چرا مادرش وقتی تنها 3 سال داشت او را در یک شب بارانی رها کرد...
باسلام، ناظر شما: M O B I N A
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.
به امید موفقیت شما...:good_luck:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

Panahpanahi

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/8/23
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
0
امتیاز
12
سن
23
زمان حضور
16 دقیقه
با سلام
نام اثر:ترامادول
نویسنده:پناه پناهی
ژانر:عاشقانه،درام
خلاصه:مریم پزشکی متخصص است که به واسطه دوستش زینب با پسری به نام امیر آشنا می شود...
هرچه هست ، هـ*ـوس نیست...


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
با سلام
نام اثر:ترامادول
نویسنده:پناه پناهی
ژانر:عاشقانه،درام
خلاصه:مریم پزشکی متخصص است که به واسطه دوستش زینب با پسری به نام امیر آشنا می شود...
هرچه هست ، هـ*ـوس نیست...
درود
ناظر شما: Z.A.H.Ř.Ą༻
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.
به امید موفقیت شما.. .:گل:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻

نیلوفر بخشی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/23
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
3
امتیاز
13
سن
17
زمان حضور
34 دقیقه
سلام درخواست ناظر دارم.
نام رمان:محکوم به تاریکی
اسمش ممکنه تغییر کنه.
نویسنده:نیلوفر بخشی
ژانر:عاشقانه، جنایی، پلیسی

خلاصه:سلام!
این منم، جانا اصلان،
شایدم جانا سرمد؟
کدوم منم؟
همونی که جون ادما رو نجات می‌داد؟
یا اینی‌ که الان داره جون می‌گیره؟
همه‌ی چی از اون شب نحس شروع شد.
یه مهمونی باعث شد غرق شم تو دنیای که نمی‌شناختم.
مجبورم کردن بکشم تا کشته نشم،
پس منم انجامش دادم. کشتم تا کشته نشم.
غافل از اینکه با مرگ هر نفر تکه‌ای از منم میمیره.
داستان من از الان شروع شد،
درست لحظه‌ای که فکر می‌کردم زندگیم به پایان رسید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
سلام درخواست ناظر دارم.
نام رمان:محکوم به تاریکی
اسمش ممکنه تغییر کنه.
نویسنده:نیلوفر بخشی
ژانر:عاشقانه، جنایی، پلیسی

خلاصه:سلام!
این منم، جانا اصلان،
شایدم جانا سرمد؟
کدوم منم؟
همونی که جون ادما رو نجات می‌داد؟
یا اینی‌ که الان داره جون می‌گیره؟
همه‌ی چی از اون شب نحس شروع شد.
یه مهمونی باعث شد غرق شم تو دنیای که نمی‌شناختم.
مجبورم کردن بکشم تا کشته نشم،
پس منم انجامش دادم. کشتم تا کشته نشم.
غافل از اینکه با مرگ هر نفر تکه‌ای از منم میمیره.
داستان من از الان شروع شد،
درست لحظه‌ای که فکر می‌کردم زندگیم به پایان رسید.
درود
ناظر شما: ~MOHADESE~
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.

به امید موفقیت شما.. .:گل:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻ و ~MOHADESE~

حــاٰمـی

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/23
ارسال ها
3
امتیاز واکنش
24
امتیاز
63
سن
18
زمان حضور
3 ساعت 37 دقیقه
سلام و درود!
سخته نباشید
درخواست ناظر.
رمان: ارباب غیرتی من
نویسنده: عسل کورکور
ژانر: عاشقانه طنز اربابی

خلاصه:
شیطنت های بچگانه به دور از سن و سال!
غیرتی شدن‌های گاه و بی‌گاه!
متفاوت بودن و احساس خاص کردن از دوست‌ داشتن زیاد!
زیبایی بی حد و حصر و چشم به توی بامزه دوختن!
دل باختن به شیطنت‌های کودکانه و زیبایی که به چشم یک نفر زیبا می‌آیند.
شخصیت‌هایی متفاوت با دنیایی متفاوت و خاص!
گره خوردن در آ*غو*ش و در تلاطم گام نهادن به سمت او!
و زندگی یعنی عمق چشم‌های نافذ مشکی‌ات که همانند مرگ ستارگان درون اعماق قلب سیاه چاله ایجاد می‌کند!
. . .
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رَنگِ رُخَت زمانه زندان من است♡


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: j.yasin و Z.A.H.Ř.Ą༻

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,861
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
سلام و درود!
سخته نباشید
درخواست ناظر.
رمان: ارباب غیرتی من
نویسنده: عسل کورکور
ژانر: عاشقانه طنز اربابی

خلاصه:
شیطنت های بچگانه به دور از سن و سال!
غیرتی شدن‌های گاه و بی‌گاه!
متفاوت بودن و احساس خاص کردن از دوست‌ داشتن زیاد!
زیبایی بی حد و حصر و چشم به توی بامزه دوختن!
دل باختن به شیطنت‌های کودکانه و زیبایی که به چشم یک نفر زیبا می‌آیند.
شخصیت‌هایی متفاوت با دنیایی متفاوت و خاص!
گره خوردن در آ*غو*ش و در تلاطم گام نهادن به سمت او!
و زندگی یعنی عمق چشم‌های نافذ مشکی‌ات که همانند مرگ ستارگان درون اعماق قلب سیاه چاله ایجاد می‌کند!
. . .
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رَنگِ رُخَت زمانه زندان من است♡
درود
ناظر شما: Matiᴎɐ✼
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید.

به امید موفقیت شما.. .:گل:
Z.A.H.Ř.Ą༻ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
Reactions: Matiᴎɐ✼
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا