هر آنکه کنج قناعت به گنج دنیا داد
فروخت یوسف نصری به کمترین ثمنی
****
هرروز دلم به زیر باری دگراست
در دیدهی من زهجر خاری دگر است
من جهد همی کنم قضا میگوید
بیرون زکفایت تو کاری دگر است
****
هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد
هر پاک روی که بود تر دامن شد
*****
هیچ مژگان دراز و عشوه جادو نکرد
انچه آن زلف دراز و خال مشکین کردند
ساقیا می ده که از حکم ازل تدبیر نیست
قابل تغییر نبودونیست آنچه تعیین کردند
"حافظ"
فروخت یوسف نصری به کمترین ثمنی
****
هرروز دلم به زیر باری دگراست
در دیدهی من زهجر خاری دگر است
من جهد همی کنم قضا میگوید
بیرون زکفایت تو کاری دگر است
****
هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد
هر پاک روی که بود تر دامن شد
*****
هیچ مژگان دراز و عشوه جادو نکرد
انچه آن زلف دراز و خال مشکین کردند
ساقیا می ده که از حکم ازل تدبیر نیست
قابل تغییر نبودونیست آنچه تعیین کردند
"حافظ"
مشاعره با حرف ه
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com