خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,976
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 20 ساعت 46 دقیقه
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

حافظ

همه کارم ز خود کامی به بد نامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفلها

حافظ

همه کس طالب یارند چه هشیار و چه سرخوش
همه جا خانه ی یار ست چه مسجد چه کنشت

حافظ

همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر ترا گذری بر مقام ما افتد


هزار نکته ی باریکتر ز مو اینجاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند

حافظ


مشاعره با حرف ه

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
هر شب از کویت مرا سر سرخوش و شیدا میکشند
چون سر زلفت بدوشم بی سرو پا میکشند

ساوجی


همه حدیث وفا و وصال میگفتی
چو عاشق تو شدم قصه واژگون کردی
ز اشتیاق تو جانم به لـ*ـب رسید، بیا
نظر به حال دلم کن، ببین که: چون کردی

عراقی

هفت دریا بر ما غرقه یک قطره بود
که به کف شعشعه جوهر انسان داریم
چه کم ار سر نبود چونک سراسر جانیم
چه غم ار زر نبود چون مدد از کان داریم
مولانا


مشاعره با حرف ه

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
هنوز بدرود نگفته ای،
دلم برایت تنگ شده است
جبران خلیل جبران
***
همه حدیث وفا و وصال میگفتی
چو عاشق تو شدم قصه واژگون کردی
عراقی
***
هر درد را که
مینگری
هست چارهای
درد محبت
وحشی بافقی
***
هیچ کس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم...
سهراب سپهری
***
هر کجا برگی هست
شور من میشکفد...
سهراب سپهری
***
همه کس را تن و انـ*ـدام و جمالست و جوانی
وین همه لطف ندارد تو مگر سرو روانی
سعدی
***
هر وقت که کاری نداری انجام دهی
تنها به من بیاندیش
من در رویای تو شعر خواهم گفت
شعری درباره چشم هایت و دلتنگی
جبران خلیل جبران


مشاعره با حرف ه

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
هنوز بدرود نگفته ای،
دلم برایت تنگ شده است
جبران خلیل جبران
***
همه حدیث وفا و وصال میگفتی
چو عاشق تو شدم قصه واژگون کردی
عراقی
***
هر درد را که
مینگری
هست چارهای
درد محبت
وحشی بافقی
***
هیچ کس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم...
سهراب سپهری
***
هر کجا برگی هست
شور من میشکفد...
سهراب سپهری
***
همه کس را تن و انـ*ـدام و جمالست و جوانی
وین همه لطف ندارد تو مگر سرو روانی
سعدی
***
هر وقت که کاری نداری انجام دهی
تنها به من بیاندیش
من در رویای تو شعر خواهم گفت
شعری درباره چشم هایت و دلتنگی
جبران خلیل جبران
هفت دریا بر ما غرقه یک قطره بود
که به کف شعشعه جوهر انسان داریم
چه کم ار سر نبود چونک سراسر جانیم
چه غم ار زر نبود چون مدد از کان داریم

مولانا


هست دل عاشقان همچو دل مرغ از او
جز سخن عاشقی نکته دیگر مپرس
خاصیت مرغ چیست آنک ز روزن پرد
گر تو چو مرغی بیا برپر و از در مپرس

حافظ


هر چند که عیبم از قفا میگویند
دشنام و دروغ و ناسزا میگویند
نتوان به حدیث دشمن از دوست برید
دانی چه رها کنیم تا میگویند

سعدی


مشاعره با حرف ه

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn

حسن رشتبری

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  100000000
  
عضویت
12/1/21
ارسال ها
191
امتیاز واکنش
2,600
امتیاز
228
زمان حضور
23 روز 6 ساعت 42 دقیقه
هر ذره که در خاک زمینی بوده است
پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
گرد از رخ نازنین به آزرم فشان
کانهم رخ خوب نازنینی بوده است
خیام


هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانه خاک
نقاش ازل بهر چه آراست مرا
خیام


هرگز دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز اسرار کع معلوم نشد
هفتادو دو سال فکر کردم شب وروز
معلوم شد که هیچ معلوم نشد
خیام



هر روز دلم به زیر باری دگر است
در دیدهٔ من ز هجر خاری دگر است
من جهد همی‌کنم قضا می‌گوید
بیرون ز کفایت تو کاری دگراست
حافظ



همچو سایه، در پی او می دوید
عف عفی می کرد و رختش می دری
شیخ بهایی



همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
استاد شهریار


مشاعره با حرف ه

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش میدهند
سعدی
***
هیچ کس در نزد خود چیزی نشد
هیچ آهن خنجر تیزی نشد
حافظ
***
همه دعوی کنی و خایی ژاژ
در همه کارها حقیری و ژاژ
ابو شکور
***
همی گویم و گفته ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها
علامه طباطبایی
***
هرمائده ای که دست ساز بشر است
یا بی نمک است و یا سراسر نمک است
خاقانی
***


مشاعره با حرف ه

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش میدهند
سعدی
***
هیچ کس در نزد خود چیزی نشد
هیچ آهن خنجر تیزی نشد
حافظ
***
همه دعوی کنی و خایی ژاژ
در همه کارها حقیری و ژاژ
ابو شکور
***
همی گویم و گفته ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها
علامه طباطبایی
***
هرمائده ای که دست ساز بشر است
یا بی نمک است و یا سراسر نمک است
خاقانی
***


هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
این بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد

سیف فرقانی

هر که از اهل کمال است جلالی دارد
خوش کمالی که جمالی به کمالی دارد

شاه نعمت اله

هوای منزل یار آب زندگانی ماست
صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم
سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی
شکایت از که کنم خانگیست غمازم

حافظ


مشاعره با حرف ه

 

محدثه موحدی

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/2/21
ارسال ها
409
امتیاز واکنش
2,746
امتیاز
228
سن
24
زمان حضور
19 روز 14 ساعت 6 دقیقه
همیشه این آباد با تاج و تـ*ـخت
ز درد و غم آزاد و پیروز بخت

فردوسی


مشاعره با حرف ه

 

BARAN :)

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/6/21
ارسال ها
231
امتیاز واکنش
233
امتیاز
128
سن
22
محل سکونت
شهرِ دوستی
زمان حضور
14 ساعت 48 دقیقه
هزار جهد نودم که سر عشق بپوشم
نبود بر سرآتش میسرم که نجوشم

سعدی

همه دعوی کنی و خایی ژاژ
در همه کارها حقیری و ژاژ

ابو شکور

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

حافظ

هرآنکس که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

حافظ

هرمائده ای که دست ساز بشر است
یا بی نمک است و یا سراسر نمک است

خاقانی

هرکس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که سرخوش گیرد

حافظ


مشاعره با حرف ه

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
هزار جهد نودم که سر عشق بپوشم
نبود بر سرآتش میسرم که نجوشم

سعدی

همه دعوی کنی و خایی ژاژ
در همه کارها حقیری و ژاژ

ابو شکور

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

حافظ

هرآنکس که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

حافظ

هرمائده ای که دست ساز بشر است
یا بی نمک است و یا سراسر نمک است

خاقانی

هرکس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که سرخوش گیرد

حافظ





هر که او دیدهٔ مردم کش مستت دیدست
بس که برنرگس مخمور چمن خندیدست
کرمانی



هلالم ز ابرو بتا تا نمودی
دل از دست دیوانۀ خود ربودی
کشد گر به بتخانه نقشت، مصّور
به یکدفعه بت ها کنندت سجودی

همدانی

هر که شیرینی فروشد مشتری بر وی بجوشد
یا مگس را پر ببندد یا عسل را سر بپوشد

سعدی


مشاعره با حرف ه

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا