خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,971
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
می خواستم که شعله شوم سرکشی کنم

مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیر
رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گنـ*ـاه و جنونم کشانده بود


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
اشکال نداره نیازی به عذر خواهی نیست
ببخشید من جسارت کردم :گل:
:l3b:
مادر تمام زندگیش
سجاده ایست گسترده
درآستان وحشت دوزخ
مادر همیشه در ته هر چیزی
دنبال جای پای معصیتی می گردد
و فکر می کند که باغچه را کفر یک گیاه
آلوده کرده است .


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,971
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
من از دو چشم روشن و گریان گریختم

از خنده های وحشی طوفان گریختم

از بسـ*ـتر وصال به آ*غو*ش سرد هجر

آزرده از ملامت وجدان گریختم
من سردم است و از گوشواره های صدف بیزارم
من سردم است و می دانم
که از تمامی اوهام سرخ یک شقایق وحشی
جز چند قطره خون
چیزی به جا نخواهد ماند.


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: ~BAHAR.SH~

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
من سردم است و از گوشواره های صدف بیزارم
من سردم است و می دانم
که از تمامی اوهام سرخ یک شقایق وحشی
جز چند قطره خون
چیزی به جا نخواهد ماند.
دل نیست این دلی که به من دادی
در خون تپیده آه رهایش کن
یا خالی از هوی و هـ*ـوس دارش
یا پای بند مهر و وفایش کن


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
ما یک دیگر را با نفس هامان
آلوده میسازیم
آلوده ی تقوای خوشبختی
ما از صدای باد میترسیم
ما از نفوذ سایه های شک
در باغ های بـ*ـو*سه هامان رنگ می بازیم
مادر گناهکار طبیعیست
و فوت می کند به تمام گلها
و فوت می کند به تمام ماهی ها


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,971
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
مادر گناهکار طبیعیست
و فوت می کند به تمام گلها
و فوت می کند به تمام ماهی ها
آن شب که من به درد رسیدم و نطفه شکل گرفت
آن شب که من عروس خوشه های اقاقی شدم
آن شب که اصفهان پر از طنین کاشی آبی بود،
و آن کسی که نیمه ی من بود، به درون من بازگشته بود


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻ و ~BAHAR.SH~

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
آن شب که من به درد رسیدم و نطفه شکل گرفت
آن شب که من عروس خوشه های اقاقی شدم
آن شب که اصفهان پر از طنین کاشی آبی بود،
و آن کسی که نیمه ی من بود، به درون من بازگشته بود
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم صد افسوس
که لـ*ـبم باز بر آن لـ*ـب نرسید
عاقبت بند سفر پایم بست
می روم خنده به لـ*ـب ‚ خونین دل
می روم از دل من دست بدار
ای امید عبث بی حاصل


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و Z.A.H.Ř.Ą༻

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
از تو ای چشمه جوشان گنـ*ـاه
شاید آن به که بپرهیزم من
ناله می لرزد ،می رقصد اشک
آه بگذار که بگریزم من
از تو ای چشمه جوشان گنـ*ـاه
شاید آن به که بپرهیزم من
بخدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و Z.A.H.Ř.Ą༻

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,971
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
ناله می لرزد ،می رقصد اشک
آه بگذار که بگریزم من
از تو ای چشمه جوشان گنـ*ـاه
شاید آن به که بپرهیزم من
بخدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه می کشد
و حوض خانهٔ ما خالی است
ستاره های کوچک بی تجربه
از ارتفاع درختان به خاک می افتد
و از میان پنجره های پریده رنگ خانهٔ ماهی ها
شب ها صدای سرفه می آید
حیاط خانهٔ ما تنهاست


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: ~BAHAR.SH~ و Z.A.H.Ř.Ą༻

~BAHAR.SH~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/10/20
ارسال ها
1,156
امتیاز واکنش
33,669
امتیاز
418
محل سکونت
...
زمان حضور
151 روز 7 ساعت 55 دقیقه
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه می کشد
و حوض خانهٔ ما خالی است
ستاره های کوچک بی تجربه
از ارتفاع درختان به خاک می افتد
و از میان پنجره های پریده رنگ خانهٔ ماهی ها
شب ها صدای سرفه می آید
حیاط خانهٔ ما تنهاست
من ت پیدا نکردم پس:
از تنگنای محبس تاریکی،
از منجلاب تیره این دنیا
بانگ پر از نیاز مرا بشنو،
آه ای خدا ی قادر بی همتا
یکدم ز گرد پیکر من بشکاف


مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻ و moh@mad
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا