خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
دیری ست که ما معتکف دیر مغانیم
رندیم و خراباتی و فارغ ز جهانیم
چون کاسه شکستیم نه پر ماند و نه خالی
بی‌کیسه‌ی بازار چه سود و چه زیانیم


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,620
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را

نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گِل
به دست خویش کردم این چنین بی دست و پا خود را


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
از زبان تو حدیثی نشنودم هرگز
از تو شرمنده ی یک حرف نبودم هرگز
مکن آن نوع که آزرده شوم از خویت
دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 

Alone.wolf

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/7/20
ارسال ها
225
امتیاز واکنش
1,204
امتیاز
178
محل سکونت
زمان حضور
9 روز 19 ساعت 8 دقیقه
از زبان تو حدیثی نشنودم هرگز
از تو شرمنده ی یک حرف نبودم هرگز
مکن آن نوع که آزرده شوم از خویت
دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود

آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود

چه گمان غلط است این ، برود چون نرود


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

Alone.wolf

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/7/20
ارسال ها
225
امتیاز واکنش
1,204
امتیاز
178
محل سکونت
زمان حضور
9 روز 19 ساعت 8 دقیقه
از زبان تو حدیثی نشنودم هرگز
از تو شرمنده ی یک حرف نبودم هرگز
مکن آن نوع که آزرده شوم از خویت
دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود

آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود

چه گمان غلط است این ، برود چون نرود


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: Arnosh

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
دلتنگم و با هیچ‌کسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: Arnosh و Alone.wolf

Alone.wolf

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/7/20
ارسال ها
225
امتیاز واکنش
1,204
امتیاز
178
محل سکونت
زمان حضور
9 روز 19 ساعت 8 دقیقه
دلتنگم و با هیچ‌کسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
تشنه ی خون من زار نمیباید بود …
تا به این مرتبه خونخوار نمی باید بود
من اگر کشته شوم باعث بد نامی توست
موجب شهرت بی باکی و خود کامی توست


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: Arnosh

Arnosh

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/20
ارسال ها
170
امتیاز واکنش
870
امتیاز
163
محل سکونت
♡GaLAcaBuS♡
زمان حضور
14 روز 21 ساعت 3 دقیقه
تشنه ی خون من زار نمیباید بود …
تا به این مرتبه خونخوار نمی باید بود
من اگر کشته شوم باعث بد نامی توست
موجب شهرت بی باکی و خود کامی توست
تا نظر میکنی از پیش نظر خواهم رفت…
گر نرفتم ز درت شام، سحر خواهم رفت
نه که این بار چو هر بار دگر خواهم رفت
نیست باز آمدنم باز اگر خواهم رفت


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 

. faRiBa .

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸
مدیر آزمایشی
کپیست انجمن
  
عضویت
3/8/20
ارسال ها
632
امتیاز واکنش
12,721
امتیاز
303
زمان حضور
54 روز 1 ساعت 31 دقیقه
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط
عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط
دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط
اینکه دل بستم به مهر عارضش بد بود بد جان که دادم در هوای او غلط کردم ، غلط
همچو وحشی رفت جانم درهوایش حیف ، حیف خو گرفتم با جفای او غلط کردم ، غلط


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: Alone.wolf و Arnosh

Alone.wolf

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/7/20
ارسال ها
225
امتیاز واکنش
1,204
امتیاز
178
محل سکونت
زمان حضور
9 روز 19 ساعت 8 دقیقه
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط
عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط
دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط
اینکه دل بستم به مهر عارضش بد بود بد جان که دادم در هوای او غلط کردم ، غلط
همچو وحشی رفت جانم درهوایش حیف ، حیف خو گرفتم با جفای او غلط کردم ، غلط
طاقتـم نيسـت از ايـن بيـش تحمـل تا كـي


بنده دامــن نسريــن تو را بنـده شــوم
ابتــداي خــط مشكيـن تو را بنـده شــوم
چين بر ابرو زن كيـن تو را بنـده شــوم
گره بر ابروي پر چيـن تو را بنـده شــوم
حرف ناگفتــن تسكيـن تو را بنـده شــوم


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: . faRiBa . و Arnosh
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا