مشاعره

* رهــــــا * · 28/7/20

نمی‌توان به تو شرح بلای هجران کرد
فتاده‌ام به بلايی که شرح نتوان کرد

هلالی جغتایی

فاطمه باقری · 28/7/20

در دایره ی قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی(حافظ)

moh@mad · 28/7/20

F_B_T گفت:
در دایره ی قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی(حافظ)

یاد باد آنکه چو من عزم سفر میکردم
بر میان دست تو هر لحظه کمر بود مرا
یاد باد آنکه برون آمده بودی بوداع
وز سر کوی تو آهنگ سفر بود مرا

فاطمه باقری · 28/7/20

آینه چون نقش تو بنمود راست
خودشکن آیینه شکستن خطاست

VIDA VAHED · 28/7/20

تاب بنفشه می دهد طره مشك سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو

فاطمه باقری · 28/7/20

وعده ی وصل ابد دادیو دندان به جگر
پافشردم همه ی عمر به پایان آمد

VIDA VAHED · 28/7/20

دلبر كه جان فرسود از او كام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد كه دلداری كند

فاطمه باقری · 29/7/20

VIDA VAHED گفت:
دلبر كه جان فرسود از او كام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد كه دلداری كند

دوش دیدم که ملایک در می خانه زدند
گل آدم به سرشتندو به پیمانه زدند

VIDA VAHED · 29/7/20

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا كه راز پنهان خواهد شد اشكارا

فاطمه باقری · 30/7/20

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی