مشاعره

miss.sin · 31/7/20

F_B_T گفت:
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

تا نیست نگری ره هستت ندهند

وین مرتبه با همت پستت ندهند

فاطمه باقری · 31/7/20

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
ون در آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

miss.sin · 31/7/20

F_B_T گفت:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
ون در آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

دل اگر خدا شناسي، همه در رخ علي بين
به علي شناختم من، به خدا قسم خدا را

فاطمه باقری · 31/7/20

ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت
وی جام بلورین که خورد باده ی نابت

Karkiz · 1/8/20

تو طاعت حق کنی به امید بهشت
نه نه تو نه عاشقی که مزدوری تو
شیخ بهایی

Karkiz · 1/8/20

وفا نکردی و کردم، جفا ندیدی و دیدم شکستی و نشکستم، بریدی و نبریدم

TiNAX007 · 1/8/20

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می روند آن کار دیگر میکنند

Saghár✿ · 1/8/20

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد

Karkiz · 1/8/20

دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی

عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی

TiNAX007 · 1/8/20

دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی

عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی