رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
...کفش اسپرتش با سرامیکهای مربعی شکل، در اتاق پیچید و سبب معطوف شدن نگاه مشکی اسدی به او شد.
چرا کتمان؟ با خود تعارف نداشت. هر چند نمیخواست در این لحظهی پرتشویش، این واقعیت را بپذیرد که از ابتدا میدانست مقالهی او، جنجال در پیش دارد!
#آقای_امید_ایمان_چرا؟
#داستان_کوتاه_آقای_امید_ایمان_چرا؟
...اون فرد بود، نه؟
اسدی منفجر شد:
-ایمان تو کلت بوی قرمه سبزی میده! چقدر راحت و بیخیال صحبت میکنی! داشتن میاومدن در این جا رو تخته کنن، به سختی با هزار جور من بمیرم، تو نمیری؛ به تأخیر انداختم! چه غلطی میکنی؟ این شر و ورا چین مینویسی؟
#آقای_امید_ایمان_چرا؟...
...خانوم امانی برخلاف همیشه، ابروهای هفت و هشتیاش در هم گره خورده بودند و بی قراری از شلوغی میز نا مرتبش پیدا بود.
با دیدن او نفس عمیقی کشید و با گزیدن لـ*ـب رژ خوردهاش، به آرامی گفت:
-کجایی تو پسر؟ برو تو اتاق؛ امروز اسدی میزون نیست!
#آقای_امید_ایمان_چرا؟
#داستان_کوتاه_آقای_امید_ایمان_چرا؟
...کشاند.
لـ*ـبش را گاز گرفت و دستی به صورت ملتهبش کشید.
دیگر بس بود حصار! باید کاری میکرد؛ او به مارال مدیون بود، به مادرش و به امید ایمان! اما چه؟ چه کسی میدان میداد به یک روزنامه نگار بد سابقه که از قضا مهر اسارت به پیشانیاش پرچ شده بود؟
#آقای_امید_ایمان_چرا؟...
...ها برداشتهام و خود من است! اصلا این ایمان لعنتی جان میدهد برای بـ*ـغل کردن...
میدانی؟ امید تمام ان حرف های خاموش و لبخندهای پر صداست. گاهی که نه! همیشه دلم میخواهد #یک_امید_ایمان باشم.
و به راستی که بی #امید زندگی توهمی تکراری است.
#آقای_امید_ایمان_چرا؟
#داستان_کوتاه_آقای_امید_ایمان_چرا؟
...بیشتر است! آری، امید ایمان سابقهداری بود فرهنگی!
نقد و بررسی: نقد و بررسی - نقد و بررسی رمان آقای امید ایمان، چرا؟ | کار گروهی کاربران انجمن رمان98
این داستان اختصاصی انجمن رمان 98 تایپ شده و هرگونه کپی برداری، پیگرد جدی به همراه دارد!
#آقای_امید_ایمان_چرا؟...