خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
دستش رو آروم روی دستم گذاشت و زمزمه کرد:
- بانو، چی شده؟
لبخندی زدم و نفسم رو فوت کردم، خدای من! اون اتفاق دیشب واقعا بدجور روم تاثیر گذاشت. بازی کردن با من، چرا باید براش خوشایند باشه؟...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی، The unborn و ☙zAHRa❧

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
در کافی شاپ رو باز کردم و به اطراف نگاه کردم. با دیدن فرهاد سریع به سمتش رفتم و جلوی میزش ایستادم. سرش رو بالا آورد و گفت:
- دلسا چیزی شده؟
صندلی رو کشیدم و نشستم. نفسم رو فوت کردم و به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: سوگند.د، فروغ ارکانی، The unborn و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
{رفت...از یادش من رو برد....
چه راحت منو کشت تو دلش
یکی رو جای من آورد...
نه...منو یادش نی...
با چشای خیس...
می خوابیدم یادش نی...}
خندیدم و گفتم:
- خیلی باحال بود شهریار. وای مردم از خنده!
بهم خیره شد و زمزمه کرد:
- می‌دونی وقتی می‌خندی چه‌قدر خوشگل میشی؟
لبخندم خشک شد. تا به حال...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: سوگند.د، فروغ ارکانی، The unborn و یک کاربر دیگر

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
ابروش رو بالا انداخت و زمزمه کرد:
- مطمئن باشم؟
محکم گفتم:
- مطمئن باش!
فنجون چایی که لیلا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی، The unborn و ☙zAHRa❧

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
(ارکیده)
- اعتراف می‌کنی یا نه؟ ها؟ اون دختره کجاست؟
آروم زمزمه کردم:
- نمی‌دونم!
سیلی محکمی به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی، The unborn و ☙zAHRa❧

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
(سوم شخص)
دستش را مشت کرد و از لای دندان‌هایش غرید:
- مگه من بهتون نگفتم چهار چشمی حواستون بهش باشه؟ ها؟
سرش را پایین انداخت و هیچی نگفت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی، The unborn و ☙zAHRa❧

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
(دلسا)
دستم رو دور خودم پیچیدم و آروم آروم راه رفتم. بهار داشت دوباره می‌اومد. هیچ وقت از فصل بهار خوشم نمی‌اومد، به‌خاطر آلرژی که بهش داشتم.
- چرا نمیری توی باغ؟
...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی، The unborn و ☙zAHRa❧

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
وارد اتاق شدم و در رو محکم بستم. خدایا! چرا اینا این‌قدر فک می‌زنن؟ برگشتم تا برم رو تـ*ـخت که با دیدن یه مرد سیاه پوش که روی تختم نشسته بود سکته کردم، خواستم جیغ بکشم که دست یکی اومد جلو دهنم. مرده سیاه پوش چاقویی رو از تو جیبش در آورد و گفت:
[COLOR=rgb(25...​

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی، The unborn و ☙zAHRa❧

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
با تعجب نگاهم کرد و گفت:​
- معلوم هست که چی میگی؟ این‌جا چه خبره؟
اشکام رو پاک کردم و گفتم:
- به خدا همش واقعیته! اونا می‌خوان من رو بکشن.
از جاش بلند شد و به سمت بالکن رفت. به اطراف نگاهی انداخت و گفت:
- باید اتاقت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی، The unborn و ☙zAHRa❧

DENIRA

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
21/7/19
ارسال ها
615
امتیاز واکنش
4,656
امتیاز
198
محل سکونت
تهران
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
****​
( ارکیده)
سرم رو توی دستام گرفتم و گفتم:
- چرا نمی‌فهمی لیلا؟ من می‌خوام برم، می‌خوام از این‌جا برم!
بهم نگاه کرد و گفت:
- میشه بهم بگی چه‌طوری؟
پوفی کردم و نگام رو به دیوار دوختم. من باید از این‌جا برم بیرون،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



رمان ملکه مافیا(جلد اول) | DENIRA کاربر انجمن رمان ٩٨

 
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *، سوگند.د، فروغ ارکانی و 3 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا