- عضویت
- 9/6/19
- ارسال ها
- 117
- امتیاز واکنش
- 4,072
- امتیاز
- 213
- محل سکونت
- حُـزْنـِ مُبـارَکْـ...❀
- زمان حضور
- 3 روز 20 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
گاز دادم و جلوی در اورژانس پارک کردم. جای جای ساختمان چند طبقهی این بیمارستان را از بر بودم. زمانی که هفت ماهه میخواستم فارغ شوم.
سعی کردم غرق نشوم در خاطرات مهر و موم شدهام. به سیما گفتم در ماشین بماند و خودم پرستاری را خبر کردم. به سرعت برانکارد سفیدی آوردند و دخترک را رویش خواباندند. سیما منتظری را هم با تاکسی تلفنی همان...
سعی کردم غرق نشوم در خاطرات مهر و موم شدهام. به سیما گفتم در ماشین بماند و خودم پرستاری را خبر کردم. به سرعت برانکارد سفیدی آوردند و دخترک را رویش خواباندند. سیما منتظری را هم با تاکسی تلفنی همان...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان پروانهها هرگز نمیمیرند | پرنده سار کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: