خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

1joker1

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
22/1/24
ارسال ها
20
امتیاز واکنش
124
امتیاز
28
زمان حضور
1 روز 12 ساعت 46 دقیقه
ای آنکه تو طالب خودایی به خودآ
از خود بطلب کز تو جدا نیست خدا
به خودآ گر به خودآیی به خدا
اقرار نمایی به خدایی خدا
((مولانا))
***
ای مطرب خوش قاقا تو قی‌قی من قوقو
تو حق‌حق و من دق‌دق تو هی‌هی و من هوهو
ای شاخ درخت گل ای ناطق امر قل
تو کبک صوف بوبو من فاخته سان کوکو
((مولانا))


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، moh@mad و MaRjAn

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,714
امتیاز واکنش
21,309
امتیاز
423
زمان حضور
45 روز 57 دقیقه
ای عشق نگویم که به جای خوشم انداز
یکبار دگر در تف آن آتشم انداز

آتش چه زنی بر دلم از نام جدائی
این حرف مگو با من و در آتشم انداز

ارتیمانی


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و MaRjAn

~NIKA~

مدیر آزمایشی تالار حقوق
مدیر آزمایشی
  
عضویت
12/6/23
ارسال ها
598
امتیاز واکنش
1,092
امتیاز
183
محل سکونت
by the waves of the sea
زمان حضور
14 روز 7 ساعت 42 دقیقه
آندل که به صد هزار جان می‌ندهم
یک خندهٔ تو به رایگان می‌ببرد


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، moh@mad و MaRjAn

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,714
امتیاز واکنش
21,309
امتیاز
423
زمان حضور
45 روز 57 دقیقه
آندل که به صد هزار جان می‌ندهم
یک خندهٔ تو به رایگان می‌ببرد


آنان که در طلب به پی دل نمی‌رسند
صد سال اگر روند به منزل نمی‌رسند

این ظلم دیگر است که صیادپیشگان
یک بار بر جراحت بسمل نمی‌رسند


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~NIKA~ و MaRjAn

MaRjAn

مدیر برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
  
عضویت
19/2/21
ارسال ها
7,603
امتیاز واکنش
31,842
امتیاز
473
سن
17
زمان حضور
218 روز 18 ساعت 38 دقیقه
آنان که در طلب به پی دل نمی‌رسند
صد سال اگر روند به منزل نمی‌رسند

این ظلم دیگر است که صیادپیشگان
یک بار بر جراحت بسمل نمی‌رسند
ای آفتاب حسن بیرون آ دمی ز ابر
کان چهره‌ی مشعشع تابانم آرزوست

- مولانا


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و ~NIKA~

~NIKA~

مدیر آزمایشی تالار حقوق
مدیر آزمایشی
  
عضویت
12/6/23
ارسال ها
598
امتیاز واکنش
1,092
امتیاز
183
محل سکونت
by the waves of the sea
زمان حضور
14 روز 7 ساعت 42 دقیقه
ای آفتاب حسن بیرون آ دمی ز ابر
کان چهره‌ی مشعشع تابانم آرزوست

- مولانا
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم...؟!

از عشقم مولانا:shyb:


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، moh@mad و MaRjAn

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,714
امتیاز واکنش
21,309
امتیاز
423
زمان حضور
45 روز 57 دقیقه
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم...؟!

از عشقم مولانا:shyb:
ای موی پریشان تو دریای خروشان
بگذار مرا غرق کند این شب مواج

یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج

فاضل


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~NIKA~ و MaRjAn

~NIKA~

مدیر آزمایشی تالار حقوق
مدیر آزمایشی
  
عضویت
12/6/23
ارسال ها
598
امتیاز واکنش
1,092
امتیاز
183
محل سکونت
by the waves of the sea
زمان حضور
14 روز 7 ساعت 42 دقیقه
ای موی پریشان تو دریای خروشان
بگذار مرا غرق کند این شب مواج

یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج

فاضل
چه خوشگل

-از دیده برون مشو که نوری
وز سـ*ـینه جدا مشو که جانی
آن دم که نهان شوی ز چشمم
می‌نالد جان من نهانی..


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad، YeGaNeH و MaRjAn

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
معاونت سایت
کاربر ویژه انجمن
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
6,998
امتیاز واکنش
35,231
امتیاز
473
زمان حضور
260 روز 8 ساعت 15 دقیقه
آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد
چاک شدست آسمان غلغله‌ای‌ست در جهان
عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد
رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد
غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد
تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود
ما چه نشسته‌ایم پس شه ز شکار می‌رسد
باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند
سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد
خلوتیان آسمان تا چه نوشیدنی می‌خورند
روح خراب و سرخوش شد عقل خمار می‌رسد
چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما
زان که ز گفت‌و‌گوی ما گرد و غبار می‌رسد


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,714
امتیاز واکنش
21,309
امتیاز
423
زمان حضور
45 روز 57 دقیقه
آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
راه دهید یار را آن مه ده چهار را
کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد
چاک شدست آسمان غلغله‌ای‌ست در جهان
عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد
رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد
غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد
تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود
ما چه نشسته‌ایم پس شه ز شکار می‌رسد
باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند
سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد
خلوتیان آسمان تا چه نوشیدنی می‌خورند
روح خراب و سرخوش شد عقل خمار می‌رسد
چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما
زان که ز گفت‌و‌گوی ما گرد و غبار می‌رسد


اگر صد همچو من گردد هلاک او را چه غم دارد
که نی عاشق نمی‌یابد که نی دلخسته کم دارد

مرا گوید چرا چشمت رقیب روی من باشد
بدان در پیش خورشید‌ش همی‌دارم که نم دارد


مشاعره با حرف ا

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا