خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت29

اسب همچون باد از بین درختان رد می‌شد و موهای سوارکارش نیز همانند یال‌های قهوه‌ای خود، در هوا می‌رقصید. با دیدن فانوس‌های ده، افسار را محکم کشید و اسب را مجبور به ایستادن کرد. آرام وارد ده شدد. صدای هیچی از کلبه‌ها شنیده نمی‌شد. همه جا در سکوت فرو رفته بود.
اسب به آرامی در راه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: 80by، MaRjAn، Tiralin و یک کاربر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت30


نفس‌هایش هر لحظه تند‌تر می‌شد. همانند قلبی که از ترس و نگرانی رو به موت بود. تمام تلاشش را برای راه رفتن به کار می‌گرفت و با آن پای لنگ به جلو می‌رفت. با صدایی که از نگرانی، کمی لرزان شده بود، زیر لـ*ـب زمزمه کرد:
- طاقت بیار، خواهش می‌کنم طاقت بیار.
خون زیادی از دست داده بود و به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Tiralin، 80by، MaRjAn و یک کاربر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت31

لاریسا گل‌هایی را می‌دید که ساقه‌هایشان درهم شکسته و سر خم کرده بودند. گل‌هایی که له شده بودند و این نشان از یک درگیری می‌داد. لاریسا در وسط آن منطقه‌ی پر از گل ایستاد. همان دشت دایره‌ای شکل وسیعی که در وسط درختان جنگل قرار گرفته و فقط گل‌های بنفش‌رنگ درونشان قرار داشت.
نفس...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Tiralin، 80by، MaRjAn و یک کاربر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت32

شب فرا رسیده و حال تمام قدرت تاریکی در اختیار او بود. موهایش رو به سیاهی رفت و وقتی چشمانش را باز کرد، از آن سردی و بی‌حسی درون چشمان سیاهش واران تکانی خورد و زمزمه کرد:
- هیچ وقت به این نگاهش عادت نمی‌کنم.
لاریسا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Tiralin، 80by، MaRjAn و یک کاربر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت33

موجود با حس درد و سوختن، فریادی زد و واران را به گوشه‌ای انداخت. با خشم به عقب چرخید و لاریسا دست به کمر شد و پا بر روی یکی از دو رشته‌ی قطع شده گذاشت:
- درد داشت، نه؟...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Tiralin، 80by، MaRjAn و یک کاربر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت34

واران نفس عمیقی کشید و با حرص گفت:
- از قدرتی استفاده کرد که مال خودش نبود. جادویی که در اصل برای جادوگران دیگه‌ای هست.
جولیا گیج پرسید:
- منظورت‌و نمی‌فهمم.
لاریسا چشمانش را در حدقه چرخاند:
- بیخیالش جولیا.
خواست بلند شود که جولیا سریع دستش را گرفت و پرسید:
- پس فقط این‌و بگو که چرا از هر دو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: MaRjAn، Tiralin، 80by و یک کاربر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت35

موجود تمام ریشه‌هایش را به سمت واران فرستاد. واران که در نزدیکی‌اش بود، روی زمین شیرجه رفت و از بین پاهای دراز او رد شد و سریع روی دو زانو نشست. نگاهش به مقابل و شمشیرش را با دو دستش به پشت سرش، درست در کمر موجود فرو کرد. موجود مجالی برای فریاد نداشت، چون لاریسا هم‌زمان با واران دویده بود. پا بر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Tiralin و ~MobinA~

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت36

با حرکت تمام آن ریشه‌ها به سمتش، دستش را نیم دایره‌وار، جلو تا پشت سرش چرخاند. سپری نورانی و شبیه به حباب دور تا دور خود و واران کشیده شد. مردم با جیغی پا به فرار گذاشتند. واران به سمت لاریسا چرخید:
- می‌تونی از پس...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
Reactions: Tiralin و ~MobinA~

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت37

صدای گریه‌ی زنی، نگاهش را چرخاند. عمه‌ی جولیا و جولی را شناخت. بدن فربه و صورت تپلش چیزی نبود که از یاد ببرد. کنار بچه‌ها نشسته و بچه‌ها را در آ*غو*ش خود محفوظ کرد. کم‌کم همه‌ی افراد باقی مانده از گوشه و کنار بیرون آمدند و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
Reactions: Tiralin و ~MobinA~

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت38

فصل دوم ـ افشای حقیقت
چند دکمه‌‌ی پارچه‌ای بالای پیراهن سفیدش را باز کرد و با چهره‌ای پر از درد، شانه‌ی آسیب دیده‌اش را از پیراهن خارج کرد. با دیدن زخم دایره‌ای شکل که پر از...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان آرشتات (جلد دوم مانوی) | -FãTéMęH- نویسنده انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
Reactions: Tiralin، MaRjAn و ~MobinA~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا