- عضویت
- 22/11/23
- ارسال ها
- 13
- امتیاز واکنش
- 110
- امتیاز
- 53
- سن
- 19
- زمان حضور
- 1 روز 7 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
#شینیگامی
#پارت_دهم
همین دو کلمه را گفت و از کنارش گذشت و رفت.
در آن لحظه هیچ کاری از او بر نمیآمد جز اینکه به رفتن مرد خیره شود آنهم در حالی که وجودش را حسی گنگ در بر گرفته بود.
دستش را روی قلبش مشت کرد و با صورتی گر گرفته زیر لـ*ـب زمزمه کرد:
- این دیگه چی بود!
هجوم خاطراتی که روزی آنها را...
#پارت_دهم
همین دو کلمه را گفت و از کنارش گذشت و رفت.
در آن لحظه هیچ کاری از او بر نمیآمد جز اینکه به رفتن مرد خیره شود آنهم در حالی که وجودش را حسی گنگ در بر گرفته بود.
دستش را روی قلبش مشت کرد و با صورتی گر گرفته زیر لـ*ـب زمزمه کرد:
- این دیگه چی بود!
هجوم خاطراتی که روزی آنها را...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان شینیگامی | misti کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com