- عضویت
- 19/2/21
- ارسال ها
- 7,857
- امتیاز واکنش
- 34,108
- امتیاز
- 473
- سن
- 17
- زمان حضور
- 242 روز 19 ساعت 20 دقیقه
ساکونوسوکه اودا (Sakunosuke Oda) عضوی از پورت مافیا بود. او دارای توانایی به نام بی‌عیب بود.
شخصیت
اودا فردی بود که توسط دازای مهربان توصیف شده بود. او خلق و خوی خوبی داشت و از این رو یکی از معدود افرادی در مافیا بود که به ندرت دست به کشتن می‌زد. با وجود این، وقتی عصبانی شد مهارت‌های جنگی شگفت‌انگیزی از خود نشان می‌داد که دازای به آکوتاگاوا در مورد آن هشدار داده بود. دازای او را «مردی که هیچ انگیزه‌ی پنهانی ندارد» توصیف کرده است.
با این حال او همچنین دارای جنبه‌ای باورنکردنی بود که می‌توانست دازای را درک کند و او را «دوست عزیزش که از دنیا خسته شده بود و به سادگی در انتظار مرگ است» خطاب می‌کرد.
پیش‌زمینه
اودا قبلا یک قاتل آزاد بود که ترورهای قراردادی انجام می‌داد و در کار خود بی‌رحم بود. اما ملاقات او با مردی میانسال در یک کافه او را تغییر داد. اودا را در حال خواندن دو جلد اول (از سه جلد) رمانی بود که آن را از خانه‌ی یکی از قربانیان برداشته بود، و آن مرد میانسال اظهار داشت که جلد آخر این رمان ظالمانه است و اودا باید خوشحال باشد که او فقط دو جلد اول را دارد. آن مرد اودا را تشویق کرد تا نتیجه‌گیری خود را از این رمان بنویسد و بعدا آخرین جلد این مجموعه را به اودا داد اما صفحات پایانی آن مفقود شده بود.
«رمان نویسی، نوشتن درباره انسان است» - اودا حرف‌های آن مرد را به دل گرفت و با این باور که قاتل حق نوشتن درباره زندگی انسان‌ها را ندارد، تصمیم گرفت دیگر هرگز قتل نکند به این امید که در نهایت یک رمان‌نویس شود و نتیجه‌گیری خود را بنویسد. او همچنین تلاش کرد تا به طور کلی فرد بهتری باشد (توصیه‌ای که بعدا آن را به دازای اوسامو کرد) و پنج کودک یتیم را به فرزندخواندگی پذیرفت. او در میان مافیا تا حدی با عنوان «عضو مافیایی که نمی‌کشد» شناخته می‌شد و از لحاظ عجیب و غریب بود.
پس از «درگیری سر اژدها»، او ۵ کودک شامل چهار پسر و یک دختر به نام‌های کوسوکه، کاتسومی، یو، شینجی و ساکورا را تحت حمایت خود قرار داد که در طول این حادثه یتیم شده بودند. او سرپرستی بیشتر آن‌ها را به یک صاحب فروشگاه کاری واگذار کرده بود و اغلب به ملاقات‌شان می‌رفت و بچه‌ها نیز او را دوست داشتند. اودا برای حمایت از بچه‌ها پولی را به صاحب مغازه می‌داد.
توانایی
توانایی اودا بی‌عیب است که به او اجازه می‌دهد تا ۵-۶ ثانیه آینده را پیش‌بینی کند. این یک توانایی بسیار قدرتمند است و اکثر حملات غافلگیرکننده را بی‌فایده می‌کند. با این حال این توانایی محدودیت‌های خود را دارد. از آنجایی که اودا فقط می تواند ۵ تا ۶ ثانیه جلوتر را می‌بیند، اگر فاصله زمانی بین شروع تله تا زمانی که اودا متوجه خطر آن شود بیشتر از ۶ ثانیه باشد، اودا نمی‌تواند از توانایی خود برای نجات خود استفاده کند.
آینده‌ای که اودا با این توانایی می‌بیند نیز به تصمیم فعلی او محدود است. اگر تصمیم بگیرد اعمال خود را بر اساس دیدگاهی که می‌بیند تغییر دهد، در آینده شاهد رخداد دیگری خواهد بود و این موضوع می‌تواند خطر دیگری را آشکار کند که برای جلوگیری از آن دیر شده است.
منبع: فلاپسی
شخصیت
اودا فردی بود که توسط دازای مهربان توصیف شده بود. او خلق و خوی خوبی داشت و از این رو یکی از معدود افرادی در مافیا بود که به ندرت دست به کشتن می‌زد. با وجود این، وقتی عصبانی شد مهارت‌های جنگی شگفت‌انگیزی از خود نشان می‌داد که دازای به آکوتاگاوا در مورد آن هشدار داده بود. دازای او را «مردی که هیچ انگیزه‌ی پنهانی ندارد» توصیف کرده است.
با این حال او همچنین دارای جنبه‌ای باورنکردنی بود که می‌توانست دازای را درک کند و او را «دوست عزیزش که از دنیا خسته شده بود و به سادگی در انتظار مرگ است» خطاب می‌کرد.
پیش‌زمینه
اودا قبلا یک قاتل آزاد بود که ترورهای قراردادی انجام می‌داد و در کار خود بی‌رحم بود. اما ملاقات او با مردی میانسال در یک کافه او را تغییر داد. اودا را در حال خواندن دو جلد اول (از سه جلد) رمانی بود که آن را از خانه‌ی یکی از قربانیان برداشته بود، و آن مرد میانسال اظهار داشت که جلد آخر این رمان ظالمانه است و اودا باید خوشحال باشد که او فقط دو جلد اول را دارد. آن مرد اودا را تشویق کرد تا نتیجه‌گیری خود را از این رمان بنویسد و بعدا آخرین جلد این مجموعه را به اودا داد اما صفحات پایانی آن مفقود شده بود.
«رمان نویسی، نوشتن درباره انسان است» - اودا حرف‌های آن مرد را به دل گرفت و با این باور که قاتل حق نوشتن درباره زندگی انسان‌ها را ندارد، تصمیم گرفت دیگر هرگز قتل نکند به این امید که در نهایت یک رمان‌نویس شود و نتیجه‌گیری خود را بنویسد. او همچنین تلاش کرد تا به طور کلی فرد بهتری باشد (توصیه‌ای که بعدا آن را به دازای اوسامو کرد) و پنج کودک یتیم را به فرزندخواندگی پذیرفت. او در میان مافیا تا حدی با عنوان «عضو مافیایی که نمی‌کشد» شناخته می‌شد و از لحاظ عجیب و غریب بود.
پس از «درگیری سر اژدها»، او ۵ کودک شامل چهار پسر و یک دختر به نام‌های کوسوکه، کاتسومی، یو، شینجی و ساکورا را تحت حمایت خود قرار داد که در طول این حادثه یتیم شده بودند. او سرپرستی بیشتر آن‌ها را به یک صاحب فروشگاه کاری واگذار کرده بود و اغلب به ملاقات‌شان می‌رفت و بچه‌ها نیز او را دوست داشتند. اودا برای حمایت از بچه‌ها پولی را به صاحب مغازه می‌داد.
توانایی
توانایی اودا بی‌عیب است که به او اجازه می‌دهد تا ۵-۶ ثانیه آینده را پیش‌بینی کند. این یک توانایی بسیار قدرتمند است و اکثر حملات غافلگیرکننده را بی‌فایده می‌کند. با این حال این توانایی محدودیت‌های خود را دارد. از آنجایی که اودا فقط می تواند ۵ تا ۶ ثانیه جلوتر را می‌بیند، اگر فاصله زمانی بین شروع تله تا زمانی که اودا متوجه خطر آن شود بیشتر از ۶ ثانیه باشد، اودا نمی‌تواند از توانایی خود برای نجات خود استفاده کند.
آینده‌ای که اودا با این توانایی می‌بیند نیز به تصمیم فعلی او محدود است. اگر تصمیم بگیرد اعمال خود را بر اساس دیدگاهی که می‌بیند تغییر دهد، در آینده شاهد رخداد دیگری خواهد بود و این موضوع می‌تواند خطر دیگری را آشکار کند که برای جلوگیری از آن دیر شده است.
منبع: فلاپسی
معرفی شخصیت‌های انیمه‌ی سگ‌های ولگرد بانگو
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
