خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

کدوم یک از گزینه‌ها در رمان خوب اعمال شده؟

  • جمله‌بندی و شیوه بیان

    رای: 12 60.0%
  • خط داستانی جدید و جذاب

    رای: 12 60.0%
  • توصیفات

    رای: 10 50.0%
  • واقعیت مداری رمان

    رای: 7 35.0%
  • غیرقابل پیش‌بینی بودن

    رای: 8 40.0%
  • زاویه دید مناسب

    رای: 9 45.0%

  • مجموع رای دهندگان
    20

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت189

با صدای عمه، به عقب می‌چرخم:
- اینجایید! بیایید تو می‌خوایم فیلم ببینیم.
نهال آرام از جای خود بلند می‌شود و از کنار عمه می‌گذرد. من نیز بلند شده و نیم نگاهی به صورت پر از اخم عمه انداخته و داخل می‌روم. مطمئناً باز فکری با خود کرده است. باید یک جور خیالش را در مورد این قضیه راحت می‌کردم، حالا می‌خواهد هر چه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: مبینا زارع، Tiralin، Z.a.H.r.A☆ و 7 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت190

فریبا با اخم مصنوعی می‌گوید:
- این چه حرفیه آخه؟
در این بین که همه در حال تعارف تیکه پاره کردن هستند، من نگاهم بار دیگر به ویلا می‌افتد.
دور تا دور در سیاه رنگ، سنگ‌های خاکستری کار شده و قسمتی از پشت بام را به عنوان بالکن گذاشته و یک قسمت ال مانند در بالای ویلا به چشم می‌خورد که نشان از اتاق‌هایی می‌دهد...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Mahii، Fatima_sh، Tiralin و 7 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت191

موهایش را کاملا بالای سرش بسته است و فقط دو تال بلند از فرق سرش تا چانه‌اش آزاد گذاشته است.
فکری در سرم جرقه می‌زند. اگر نهال از دنیا تعریف می‌کند، یعنی حدس‌های زیبا کاملاً اشتباه بوده است؛ چون هیچ عاشقی در مقابل معشوقش از دیگری تعریف نمی‌کند. ناخداگاه از این فکر لبخند کوچکی بر لبانم نقش می‌بندد که باعث...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • قهقهه
Reactions: مبینا زارع، Mahii، Fatima_sh و 8 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت192

زیبا به حرف می‌آید:
- آخه چرا اینقدر زحمت کشیدی فریباجان؟
فریبا با لبخند می‌گوید:
- چه زحمتی زیباجان؟ کاری نکردم که.
بعد با افتخار ادامه می‌دهد:
- نصف غذاهای روی میزو دنیا درست کرده.
یکی یکی به ظرف‌ها اشاره می‌کند:
- لازانیا، زرشک‌پلو، چند نوع سالاد که می‌بینید، اینارو دنیا زحمتشو کشیده.
عمه با لبخند رو به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Mahii، Tiralin و 7 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت193

نگاهم را به میز مقابل می‌دهم و می‌‌گویم:
- میشه حرفتو سریع بگی؟
سر تکان می‌دهد و می‌گوید:
- حالا که عجله داری، میرم سر مطلب.
نفس عمیقی می‌‌کشد و می‌گوید:
- می‌خواستم ازت معذرت خواهی کنم.
بدون هیچ حرفی همچنان به رو به رو زل می‌زنم که او ادامه می‌دهد:
- بابت این‌که با دروغ پیش اومدم. راستش مجبور شدم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Mahii، Fatima_sh و 8 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت194

باید خوشحال باشم که کسی نیز پیدا شده که من را بخواهد؟ پس چرا هیچ حسی نداشتم؟ اصلا او چگونه می‌تواند عاشق پسری همچون من شود؟ شاید هم باز نقشه‌ای دارد؟ در هر دو حالت بهتر بود که روابطمان از این جلوتر نرود، پس نگاهم را به زیر می‌اندازم و می‌گویم:
- ببخش که نمی‌تونم چیز دیگه‌ای برات باشم.
سریع از کنارش می‌گذرم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • خنده
Reactions: مبینا زارع، Mahii، Fatima_sh و 8 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت195

لبخند کوچکی می‌زنم و می‌گویم:
- تو چرا همش به فکر عروسی خودت و بقیه‌ای؟
می‌خندد و با چشمک می‌گوید:
- آخه عاشق مراسم عروسی‌ام.
سرم را به تاسف تکان می‌دهم و می‌گویم:
- پس زودتر ازدواج کن تا از شرت راحت شیم.
می‌خواهم به سمت راه‌پله‌ها بروم که راهم را سد می‌کند و با لبخندی بزرگ می‌گوید:
- اول خودت زن بگیر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Mahii، Fatima_sh و 8 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت196

می‌دانستم چه می‌خواهد بگوید و بهتر بود که هر چه زودتر در این مورد صحبت کنیم. آرام جواب می‌دهم:
- باشه.
از کنارم می‌گذرد و به سمت بالکن انتهای راهرو می‌رود. به دنبالش وارد بالکن شده و در شیشه‌ای را می‌بندم. عمه پشت میز سفید می‌نشیند و من نیز مقابلش روی صندلی می‌نشینم و نگاهم را به دستانم می‌دهم. پوست کنار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: مبینا زارع، Mahii، Fatima_sh و 8 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت197

مکث یک ثانیه‌ای می‌کند و می‌گوید:
- یکدفعه انگار خدا آقای فینچ رو برامون فرستاد. آقای فینچ یکی از سهامداران مشهور و پولدار اونجاست و یه شرکت بزرگو اداره می‌کنه. گفت می‌تونه باهامون قرارداد ببنده، ولی با یه شرط.
به عمه نگاه می‌کنم و این بار اوست که نگاهش را به میز داده است:
- شرطش این بود که وقتی نهال هجده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: مبینا زارع، Mahii، Fatima_sh و 9 نفر دیگر

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت198

لبخند کوچکی بر لبانم نقش بسته و از این که بعد از این همه مدت، باز در میان دانشجویان حضور دارم، قند در دلم آب می‌شود. با دلتنگی کل محوطه و درختان را رصد می‌کنم. دانشجویانی که زیر درختان و جا جای محوطه دیده می‌شوند.
با رسیدن به ساختمان، از پله‌های ورودی بالا رفته و وارد ساختمان می‌شوم. هیاهوی دانشجویان در...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: مبینا زارع، Mahii، Fatima_sh و 9 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا