نویسنده این موضوع
#پارت189
با صدای عمه، به عقب میچرخم:
- اینجایید! بیایید تو میخوایم فیلم ببینیم.
نهال آرام از جای خود بلند میشود و از کنار عمه میگذرد. من نیز بلند شده و نیم نگاهی به صورت پر از اخم عمه انداخته و داخل میروم. مطمئناً باز فکری با خود کرده است. باید یک جور خیالش را در مورد این قضیه راحت میکردم، حالا میخواهد هر چه...
با صدای عمه، به عقب میچرخم:
- اینجایید! بیایید تو میخوایم فیلم ببینیم.
نهال آرام از جای خود بلند میشود و از کنار عمه میگذرد. من نیز بلند شده و نیم نگاهی به صورت پر از اخم عمه انداخته و داخل میروم. مطمئناً باز فکری با خود کرده است. باید یک جور خیالش را در مورد این قضیه راحت میکردم، حالا میخواهد هر چه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـــــــرگزیده رمان فوبیا | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com