نویسنده این موضوع
لاریسا با دیدن باریکهای از خون که از گلوی هامان جاری شده، بدون تردید به سمتش قدم برمیدارد و هر قدمش از قدم قبلی، بلندتر و سریعتر است. اربوس لبخند پیروزمندانهای بر لبانش نقش میبندد و دستش را پایین میآورد و هامان را جلوی خود میگیرد.
لاریسا هر لحظه به معشوقش نزدیکتر میشود، غافل از آنکه آدریان با...
لاریسا هر لحظه به معشوقش نزدیکتر میشود، غافل از آنکه آدریان با...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: