- عضویت
- 28/5/23
- ارسال ها
- 2,769
- امتیاز واکنش
- 10,741
- امتیاز
- 328
- محل سکونت
- بوشهر
- زمان حضور
- 44 روز 17 ساعت 16 دقیقه
نویسنده این موضوع
#پارت159
با فریادی بلند از جا بلند میشود. نفس نفس زنان به درخت مقابلش خیره میشود. چشمانش گشاد شده و موهای مقابل دهانش، با هر بازدم نفسش، تکان میخورد. کم کم به خود میآید و به جای خالی هامان نگاه میکند و با وحشت از جا بلند میشود و دور و اطرافش را نگاه میکند. کابوسش در ذهنش پررنگ میشود و بیشتر وحشتزدهاش...
با فریادی بلند از جا بلند میشود. نفس نفس زنان به درخت مقابلش خیره میشود. چشمانش گشاد شده و موهای مقابل دهانش، با هر بازدم نفسش، تکان میخورد. کم کم به خود میآید و به جای خالی هامان نگاه میکند و با وحشت از جا بلند میشود و دور و اطرافش را نگاه میکند. کابوسش در ذهنش پررنگ میشود و بیشتر وحشتزدهاش...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
بـرتـریــن۱۴۰۲☆ رمان مانوی | -FãTéMęH- کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com