- عضویت
- 26/5/23
- ارسال ها
- 144
- امتیاز واکنش
- 1,011
- امتیاز
- 168
- سن
- 17
- زمان حضور
- 5 روز 18 ساعت 35 دقیقه
نویسنده این موضوع
با بالا تنه برهنه دمر روی تـ*ـخت خوابیده بود که با صدای آلارام موبایلش، به زور لای یکی از چشمانش را گشود، دست دراز کرد و گوشی را از روی پا تختی چنگ زد و صدایی که روی اعصاب و روانش رژه می رفت را خفه کرد. کمی در آن حالت ماند، تمام عظلاتش خشک شده بود. گوشی را باز کرد و به پیام های جدیدی که از طرف مادرش و سپهر و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان سیدا | زینب عشقه کابر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: