خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MĀŘÝM

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب
ناظر کتاب
مدیر آزمایشی
  
عضویت
23/8/20
ارسال ها
764
امتیاز واکنش
7,578
امتیاز
263
محل سکونت
خونه ام :/
زمان حضور
44 روز 4 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
- پسره‌ی... معلوم نیست چی دیده که هـ*ـوس کرده بیاد تو این سازمان کوفتی!
غر و غر های عباس، مرا از عالم خاطرات خارج کرد؛ اما هنوز بوی رطوبتی که با شامپوی خوش‌بوی رهام قاطی بود، زیر دماغم حس می‌شد.
- هی فرهاد!
گیج به چهره‌ی اخم آلودش خیره شدم. کاغذهای روی میز گوشه‌ی اتاق را برداشت و نگاهی انداخت.
- این بار...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تدلیس | Maryam Sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Arti، YaSnA_NHT๛، Tabassoum و 8 نفر دیگر

MĀŘÝM

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب
ناظر کتاب
مدیر آزمایشی
  
عضویت
23/8/20
ارسال ها
764
امتیاز واکنش
7,578
امتیاز
263
محل سکونت
خونه ام :/
زمان حضور
44 روز 4 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
از وقتی یادم می‌آید، آرزویم بود که بازیگر شوم؛ احساس می‌کردم استعدادش را دارم و از پس آن کار برمی‌آیم؛ به هر حال نقش بازی کردن در صحنه، نوعی فریب دادن محسوب می‌شد و من، خدای فریب و دروغ بودم!
خیلی خوب یادم است؛ همیشه بعد از تماشای فیلمی در تلوزیون...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تدلیس | Maryam Sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • خنده
Reactions: Arti، YaSnA_NHT๛، Kameliea_1234 و 7 نفر دیگر

MĀŘÝM

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب
ناظر کتاب
مدیر آزمایشی
  
عضویت
23/8/20
ارسال ها
764
امتیاز واکنش
7,578
امتیاز
263
محل سکونت
خونه ام :/
زمان حضور
44 روز 4 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
- چیزه... ما... از طرف آقای جهانی اومدیم. ایرج جهانی... همون بازیگر معروف...
چشمان بی‌خیال جوان روی عباس می‌چرخید؛ انگار داشت فیلم کلاسیک خسته کننده تماشا می‌کرد.
با حرکت چشمانم عباس را تشویق کردم. او اصلا برای رسمی و مودبانه زدن مناسب نبود.
- انگار تو فیلم‌نامه‌ی جدیدی که آقای شاهپوریان اسپانسرش هستن،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تدلیس | Maryam Sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Arti، YaSnA_NHT๛، Kameliea_1234 و 6 نفر دیگر

MĀŘÝM

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب
ناظر کتاب
مدیر آزمایشی
  
عضویت
23/8/20
ارسال ها
764
امتیاز واکنش
7,578
امتیاز
263
محل سکونت
خونه ام :/
زمان حضور
44 روز 4 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
وقتی مقابل ورودی محل اجرا رسیدم، اخم هایم در هم رفت. هر دفعه بر تعداد طرفداران دو آتشه‌ی امیر افزوده می‌شد و جمعیت فریادکشی که بنرهای "we love sahand" و "always sing, my super star" را حمل می‌کردند، گسترده می‌گشت.
نفس عمیقی کشیده و سعی کردم مثل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تدلیس | Maryam Sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: Arti، YaSnA_NHT๛، Kameliea_1234 و 7 نفر دیگر

MĀŘÝM

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب
ناظر کتاب
مدیر آزمایشی
  
عضویت
23/8/20
ارسال ها
764
امتیاز واکنش
7,578
امتیاز
263
محل سکونت
خونه ام :/
زمان حضور
44 روز 4 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
جلوتر رفته و درست پشت سرش ایستادم. دختر خم شده بود و قلمی را زیر چشمان امیر می‌کشید. دوباره خندید و این بار مرا نگاه کرد. سرم را پایین انداخته و شانه را از دست پسر که نامش رامین بود، گرفتم.
بوی عطر خوش بویش هوش از سرم می‌پراند. اگر طی سال‌ها، تمرین کنترل احساسات نداشتم، مطمئنا همین الان، همین جا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تدلیس | Maryam Sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • ناراحت
  • جذاب
Reactions: Arti، YaSnA_NHT๛، SelmA و 7 نفر دیگر

MĀŘÝM

مدیر آزمایشی تالار دین و مذهب
ناظر کتاب
مدیر آزمایشی
  
عضویت
23/8/20
ارسال ها
764
امتیاز واکنش
7,578
امتیاز
263
محل سکونت
خونه ام :/
زمان حضور
44 روز 4 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
صدایش چقدر غم داشت؛ ناخودآگاه لـ*ـب زدم:
- دروغ میگی!
دهانش باز شد که چیزی بگوید، احتمالا برای دفاع از خودش؛ اما در نیمه‌‌ی راه متوقف شد.
پوزخندی زده و چند قدم فاصله گرفتم؛ لعنتی داشتم چه کار می‌کردم؟!
- دلت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان تدلیس | Maryam Sadeghi کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • ناراحت
  • عالی
Reactions: Arti، YaSnA_NHT๛، Kameliea_1234 و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا