ویژه رمان۹۸ رمان تازیانه‌ی سکوت | ~MOHADESE~ کاربر انجمن رمان ۹۸

~MOHADESE~ · 24/12/23

پارت پنجاه و نهم

انبار تفاوتی با یک خرابه نداشت و از شهر راه زیادی را فاصله داشت. این انبار یکی از صدها لانه‌ی ویلیام بود و هردفعه یک جا را به عنوان سوراخ موش انتخاب می‌کرد؛ گاهی در خانه‌های متروکه و گاهی در...

~MOHADESE~ · 24/12/23

پارت شصت

روبه روی شاهرخ قرار گرفت. سرش را کج کرد و با چشمان یخی از حدقه درآمده و دهان نیمه باز به شاهرخ نگاه کرد. موهای مشکی رنگش بر روی صورتش ریخته بود که کمی نم‌دار و خیس بود.
نفس‌های...

~MOHADESE~ · 27/3/24

پارت شصت و یک

از میز پایین آمد که شاهرخ چند قدم به عقب رفت.
- دوتا راه داری... یک... زن سابقت‌رو به درک واصل می‌کنی و می‌فرستیش پیش خواهرش... یا... ...

~MOHADESE~ · 27/3/24

پارت شصت و دو

شاهرخ با چشمان گرد شده و اخم گفت:
- چی؟... آراز از کجا می‌دونه؟
کسری دستی میان موهای زرد رنگش کشید و گفت: ...

~MOHADESE~ · 27/3/24

پارت شصت و سه

کسری هم متقابلا فریاد کشید:
- احمق این هم انتخاب خودته... یا می‌کشی یا کشته می‌شی.
نفس عمیقی کشید و در حالی که در صورت درمانده‌ی...

~MOHADESE~ · 27/3/24

پارت شصت و چهار

آخرین باری که به اینجا آمده بود تنها در اتاق بازجویی رفته بود و اکنون نمی‌دانست که اتاق جاوید کدام طرف است.
نفس عمیقی کشید و به سمت سربازی رفت تا سوال کند؛ اما صدای رسا...

~MOHADESE~ · 27/3/24

پارت شصت و پنج

جاوید درحالی که نگاهش به پرونده‌ی روبه‌رویش بود گلویی صاف کرد و پرسید:
- می‌خوام از اول برام توضیح بدین... چرا مجبور به سکوت شدین؟ ...

~MOHADESE~ · 27/3/24

پارت شصت و شش

جاوید نگاه خیره‌ی پناه را شکار کرد و درحالی که ابروهایش را بالا می‌انداخت گفت:
- یعنی شاهرخ کاملاً تنها زندگی می‌کنه؟
پناه هول...

~MOHADESE~ · 27/3/24

پارت شصت و هفت

پناه بعد از مدت‌ها لبخند کم رنگ و زوری‌ای که پر از بغض بود بر روی لـ*ـب نشاند و سری تکان داد. نگاهش را از جاوید گرفت و در اتاق را بست. لبخند از روی لـ*ـب‌هایش محو شد و درحالی که راهروی اداره را به سمت خروجی می‌پیمود به...

~MOHADESE~ · 27/3/24

پارت شصت و هشت

با صدای تیکی که خبر از باز شدن در می‌داد وارد خانه شد و بوت‌هایش را از پا درآورد. بعد از گذر از پله‌های ورودی، وارد فضای گرم خانه شد و مسیر راهرو را طی کرد. با رسیدن به پذیرایی شلوغ، سلامی کرد که همه جوابش را...

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

مدیر تالار فرهنگ

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین