تک‌بیت‌های برگزیده‌ی صائب تبریزی

MaRjAn · 28/5/23

از می، خمار آن لـ*ـب میگون ز دل نرفت
داغ نوشیدنی را نتواند نوشیدنی شست

MaRjAn · 28/5/23

درین بساط، به جز شربت شهادت نیست
میی که تلخی مرگ از گلو تواند شست

MaRjAn · 28/5/23

شیرین به جوی شیر بر آمیخت چون شکر
خسرو دلش خوش است که بزم وصال ازوست

MaRjAn · 28/5/23

میان شیشه و سنگ است خصمی دیرین
دل مرا و ترا چون توان به هم پیوست ؟

MaRjAn · 28/5/23

بر مهلت زمانهٔ دون اعتماد نیست
چون صبح در خوشی بسر آور دمی که هست

MaRjAn · 28/5/23

دلبستگی است مادر هر ماتمی که هست
می‌زاید از تعلق ما هر غمی که هست

MaRjAn · 28/5/23

صبح آدینه و طفلان همه یک جا جمعند
بر جنون می‌زنم امروز که بازاری هست!

MaRjAn · 28/5/23

عرق شرم مرا فرصت نظاره نداد
دیده خون می‌خورد آن‌جا که نگهبانی هست

MaRjAn · 28/5/23

رسم است که از جوش ثمر شاخ شود خم
ای پیر، ترا حاصل ازین قد دو تا چیست ؟

MaRjAn · 28/5/23

داغ عمر رفته افسردن نمی‌داند که چیست
آتش این کاروان، مردن نمی‌داند که چیست

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی