تک‌بیت‌های برگزیده‌ی صائب تبریزی

MaRjAn · 29/5/23

رزق می‌آید به پای خویش تا دندان به جاست
آسیا تا هست، در اندیشه نان نیستم

MaRjAn · 29/5/23

نشتر از نامردمی در پردهٔ چشمم شکست
از ره هر کس به مژگان خار و خس برداشتم

MaRjAn · 29/5/23

بی نیاز از خلق از دست دعای خود شدم
حاصل عالم ازین یک کف زمین برداشتم

MaRjAn · 29/5/23

من که روشن بود چشم نوبهار از دیدنم
یک چمن خمیازه در آ*غو*ش چون گل داشتم

MaRjAn · 29/5/23

نرمی ره شد چون مخمل تار و پود خواب من
جای گل، ای کاش آتش زیر پا می‌داشتم

MaRjAn · 29/5/23

عاقبت زد بر زمینم آن که از روی نیاز
سال‌هابر روی دستش چون دعا می‌داشتم

MaRjAn · 29/5/23

تمام از گردش چشم تو شد کار من ای سـ*ـاقی
ز دست من بگیر این جام را کز خویشتن رفتم

MaRjAn · 29/5/23

ز همراهان کسی نگرفت شمعی پیش راه من
به برق تیشه زین ظلمت برون چون کوهکن رفتم

MaRjAn · 29/5/23

هنوزم از دهان چون صبح بوی شیر می‌آمد
که چون خورشید، مطلعهای عالمگیر می‌گفتم!

MaRjAn · 29/5/23

من آن روزی که برگ شادمانی داشتم چون گل
بهار خنده‌رو را غنچه تصویر می‌گفتم

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی