خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
حدود ده اینچ عرض و دوازده اینچ طول. چرم روی جلد چوبی به رنگ قهوه‌ای خال‌دار با قدمت حرف به طرز ماهرانه‌ای در قسمت جلویی‌اش با تاک و برگ‌ها درهم تنیده طراحی شده. صفحه‌ها لبه‌های ناهموار داره و از جنس پارچه و فیبر هستن، به‌خاطر همون یه کم ضخیم‌تر از چیزی که الان عادت به دیدنش داریم. اگه کتاب رو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~MobinA~، YeGaNeH، Essence و 2 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
احتمالا فقط یه سری کتاب و کاغذ. چون بقیه‌ی چیزای اون کمد قدیمی، چیزای عجیب غریب و چندتا کتاب کادوپیچ شده بود.
مگنوس گفت:
- خب، بیا به هر حال مراقب باشیم.
چاقوها را به بادر داد و جعبه را بلند کرد. بیرون، آن را روی دیوار سنگی کم ارتفاع یک طرف پاسیو، دور از خانه گذاشت.
بادر از تلفن خود به‌عنوان چراغ‌قوه برای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~MobinA~، YeGaNeH، Essence و 3 نفر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
مگنوس گفت:
- هاها، چه بامزه! می‌دونی کلاه‌های فویلی به درد این کار نمی‌خورن . پسرعموم، سینارا، گفت می‌تونیم برای محافظت از خودمون موانع ذهنی ایجاد کنیم. اون همیشه به عنوان یه فرد حساس تلقی می‌شه. می‌دونی، از اون دسته آدمایی که می‌دونن کی می‌خواد در بزنه، با این‌که انتظارش نمی‌ره، یا می‌تونه بهت بگه از این...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ~MobinA~، -FãTéMęH-، YeGaNeH و یک کاربر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
مگنوس او را به سمت خود کشید و باری دیگر لَب‌هایش را تر کرد و سپس بشقاب را به دستش داد و گفت:
- بقیه‌ی کارا رو انجام می‌دی یا من یه‌کم استراحت کنم؟
بادر متقابلا کنایه زد:
- فقط اگه نزدیکی بیشتری داشته باشیم، معامله‌ی خیلی خوبی می‌شه.
به زودی آن‌ها مشغول لـ*ـذت بردن از صبحانه و تماشای جست و خیز میسشف برای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~MobinA~، MaRjAn و یک کاربر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
«فصل هشتم»
مگنوس برای یک هفته در آپارتمان بادر ماند سپس هردو به نتیجه رسیدند که این موضوع به صرفه است؛ بنابراین او آپارتمانش در کالج را رها کرد و با کمک بادر کاملا در آپارتمان جدید مستقر شد. آن دو برای اندک دارایی مگنوس در آپارتمان جا باز کردند و به سبب جابجایی در اطراف، محتویات جعبه‌ی فلزی در قفسه‌ای جمع...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~MobinA~، -FãTéMęH- و یک کاربر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
من و پدرت تو دانشگاه بستون با هم آشنا شدیم، بعد به خاطر کارمون همون‌طور که می‌دونی تو خلیج بیشاپ مستقر شدیم. چیزی که نمی‌دونی اینه که ساختمون کتاب‌فروشی درواقع خونه‌ای بود که ادوارد و سارا بعد از فرار از زندان جادوگرا و ترک شهر سلیم ساخته بودن. از اواخر دهه‌ی 1600 متعلق به خونواده بوده و رازهایی در خودش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، ~MobinA~، MaRjAn و یک کاربر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
- بچه‌ها! شما از کجا درمورد قدرت و جادو می‌دونید؟ منظورم اینه که ببین میسشف من وقتی تو رو به سرپرستی بودم که فقط یه بچه گربه بودی. میستوفل و ویلوبی رو هم وقتی نجات دادم سن بیشتری داشتن. شما مثل حیوونای عادی زندگی کردین، آره؟
میستوفل گفت:
- گربه‌ها تمایل دارن تا نسبتا سریع تناسخ پیدا کنن و وقتی ما در اطراف...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~MobinA~، -FãTéMęH- و یک کاربر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
بادر پیش خودش فکر کرد:
- و این احتمالا یه مورد از تلاششون برای تاکید بیش از حد روی خالص بودن وضعیت و برای پنهان کردن حقیقت موضوعه. وایسا، بابا چشم بصیرت داشت؟ پس چرا از آتیش‌سوزی خبر نداشت؟
مف سرش را به بازوی بادر نزدیک کرد و گفت:
- بصیرتش فقط به درد بقیه می خورد، نه خودش!
بادر گفت:
- و این عادلانه به نظر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~MobinA~، -FãTéMęH- و یک کاربر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
می دونم برای بعضیا به درد بخوره، ولی بچه‌ها باید اجازه داشته باشن وقتی بزرگ شدن خودشون تصمیم بگیرن. همه‌ی بچه‌ها، چه دختر چه پسر، طی رشدشون مثل روز اول نمی‌مونن.
- درسته. یا چون اجداد مشترک داریم، فقط بهشون عنوان خانودگی بیشاپ رو بدیم. رستینگ و دِویل بروستر یه پسر داشتن به اسم جان. جان بروستر به کنبک نقل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~MobinA~، -FãTéMęH- و یک کاربر دیگر

Tiralin

مدیر تالار ترجمه + مدرس نویسندگی
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
مترجم انجمن
  
عضویت
31/3/20
ارسال ها
867
امتیاز واکنش
10,293
امتیاز
353
سن
21
زمان حضور
54 روز 4 ساعت 52 دقیقه
نویسنده این موضوع
«فصل نهم»
از آن‌موقع به بعد، هر شب یکی دو صفحه از کتاب را با هم مرور می کردند. بادر یک مجله با صحافی زیبا خرید و صفحات آن را با ترجمه به انگلیسی مدرن در مجله کپی کرد. از طریق این کتاب، آن‌ها دریافتند که هنوز با خانواده‌های وایلدز،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



تبدیل شدن به بادر | Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، ~MobinA~، اهورا~ و 3 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا