خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
ارنستو «چه» گِوارا (به اسپانیایی: Ernesto "Che" Guevara‎؛ ۱۴ ژوئن ۱۹۲۸ – ۹ اکتبر ۱۹۶۷) پزشک، نویسنده، چریک، دیپلمات، نظریه‌پرداز جنگی و انقلابی مارکسیست زادهٔ آرژانتین و یکی از شخصیت‌های اصلی انقلاب کوبا بود. چهره و ظاهر او به‌طور فراگیر به‌عنوان یکی از نمادهای پادفرهنگ انقلابی و یک نشان حماسی جهانی شناخته‌شده در فرهنگ عامه تبدیل شده‌است.
دوره مسئولیت
۱۱ فوریه ۱۹۶۱ – ۱ آوریل ۱۹۶۵
نخست‌وزیر
فیدل کاسترو
پس از
مقام ایجادشده
پیش از
جوئل دومنک بنیتز
رئیس بانک مرکزی کوبا
دوره مسئولیت
۲۶ نوامبر ۱۹۵۹ – ۲۳ فوریه ۱۹۶۱
پس از
فیلیپه پازوس
پیش از
رائول سپرو بونیلا
اطلاعات شخصی
زاده
ارنستو گوارا
۱۴ ژوئن ۱۹۲۸
روساریو، سانتا فه، آرژانتین
درگذشته
۹ اکتبر ۱۹۶۷ (۳۹ سال)
لا ایگرا، بولیوی، سانتا کروز، بولیوی
علت مرگ
اعدام به‌وسیلهٔ تیراندازی
آرامگاه
آرامگاه چه‌گوارا، سانتا کلارا
ملیت
آرژانتینکوبا
حزب سـ*ـیاسی
جنبش ۲۶ ژوئیه (۱۹۵۵–۱۹۶۲)
حزب متحد انقلاب سوسیالیستی کوبا (۱۹۶۲–۱۹۶۵)
همسر(ان)
هیلدا گادآ آکوستا (ا. ۱۹۵۵–ج. ۱۹۵۹)
آلیدا مارچ (ا. ۱۹۵۹)
فرزندان
۵، شامل آلیدا گوارا
محل تحصیل
دانشگاه بوئنوس آیرس
پیشه
مولفدیپلماتچریکپزشک
شناخته‌شده برای
گواریسم
امضا

خدمات نظامی
لقب(ها)
چهفوسر
وفاداری
جمهوری کوبا
خدمت/شاخه
نیروهای مسلح انقلاب کوبا
ارتش آزادی‌بخش ملی (بولیوی)
سال‌های خدمت
۱۹۵۵–۱۹۶۷
یگان
جنبش ۲۶ ژوئیه
فرمانده
افسر فرمانده نیروهای مسلح انقلابی کوبا
جنگ‌ها/عملیات‌
انقلاب کوبا
حمله به ال اوورو
عملیات ورانو
نبرد لاس مرسدس
نبرد سانتا کلارا
حمله به خلیج خوک‌ها
بحران موشکی کوبا
بحران کنگو
عملیات بولیوی اعدام‌شده


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
به‌عنوان دانشجوی جوان پزشکی، گوارا آمریکای جنوبی را سفر کرد و با مشاهده فقر، گرسنگی و بیماری، روحیه مبارزه در وی پدیدار شد. تمایل رو به فزون او برای نقش‌آفرینی در مبارزه برای سرنگونی آنچه استثمار کاپیتالیستی آمریکای لاتین توسط ایالات متحده آمریکا می‌دانست، او را ترغیب کرد تا با اصلاحات اجتماعی گواتمالا تحت ریاست‌جمهوری خاکوبو آربنز همراه شود، اما طولی نکشید که آربنز در اثر کودتایی که سازمان سیا در حمایت از کمپانی یونایتد فروت ترتیب داده بود، وادار به کناره‌گیری شد و این واقعه ایدئولوژی سـ*ـیاسی گوارا را تحکیم کرد. پس از آن در مکزیکو سیتی با رائول و فیدل کاسترو دیدار کرد و به جنبش ۲۶ ژوئیه آن‌ها پیوست و با هدف سرنگون‌کردن فولخنثیو باتیستا، دیکتاتور کوبا که تحت حمایت ایالات متحده بود، با کشتی گرانما عازم کوبا شد. گوارا بسیار زود میان انقلابیون به چهره‌ای برجسته تبدیل شد و به درجه فرمانده دوم ترفیع یافت. او در دو سال مبارزات چریکی علیه باتیستا که منجر به انقلاب کوبا شد، نقشی کلیدی ایفا کرد.

پس از انقلاب، گوارا در دولت جدید عهده‌دار نقش‌های کلیدی متعددی شد؛ از این مناصب می‌توان به بررسی درخواست‌های تجدیدنظر و تیرباران افرادی که از سوی دادگاه‌های انقلابی به «جنایت جنگی» محکوم شده بودند، رهبری اصلاحات ارضی کوبا به‌عنوان وزیر صنایع و نیز رهبری نهضت سوادآموزی موفق کوبا، فعالیت به‌عنوان رئیس بانک ملی و مدیر آموزشی قوای مسلح کوبا و انجام سفرهای بین‌المللی به‌عنوان نماینده سوسیالیسم کوبا اشاره کرد. چنین موقعیت‌هایی او را قادر می‌کرد تا در مسائل مهمی مانند تعلیم شبه‌نظامیان کوبایی که در حمله به خلیج خوک‌ها به پیروزی رسیدند و انتقال موشک‌های بالستیک هسته‌ای شوروی به کوبا که منجر به بحران موشکی کوبا در ۱۹۶۲ شد، عهده‌دار نقشی محوری باشد. علاوه‌بر این، او یک نویسنده و خاطره‌نویس چیره‌دست بود که آثاری مانند کتاب راهنمای جنگ چریکی و کتاب پرفروش خاطرات موتور سیکلت را نوشته‌است. تجربیات و مطالعاتش در مارکسیسم–لنینیسم او را به این باور رسانده بود که عقب‌ماندگی و وابستگی جهان سوم نتیجه از امپریالیسم، استعمار نو و سرمایه‌داری انحصاری ناشی می‌شود و انترناسیونالیسم پرولتری و انقلاب جهانی تنها چاره رهایی از این وضعیت است. چه گوارا در سال ۱۹۶۵ میلادی کوبا را با هدف صدور انقلاب ترک کرد؛ او نخست در شورش سیمبا در کنگو شرکت کرد و پس از ناکامی، تلاشش را در بولیوی در آمریکای لاتین از سر گرفت اما توسط ارتش آن کشور با کمک سازمان سیا دستگیر و به سرعت اعدام شد.


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
نظرات دربارهٔ گوارا و میراثش متفاوت است؛ او برای گروهی شخصیتی محترم و برای گروهی دیگر منفور است و این تناقض را می‌توان در بسیاری از زندگی‌نامه‌ها، خاطرات، مقالات، مستندها، آهنگ‌ها و فیلم‌های مرتبط با او مشاهده کرد. «شهادت» چه گوارا، ندای شاعرانه او برای مبارزه طبقاتی و تلاشش برای خلق «انسانی نو» که به جای مشوقه‌های مادی، به وسیله انگیزه‌های اخلاقی پیش رانده می‌شود، او به یکی از اصلی‌ترین نمادها و الگوهای جنبش‌های چپ تبدیل کرده‌است. اما راست‌گرایان چه را به اقتدارگرایی و توسل به خشونت علیه رقبای سـ*ـیاسی متهم می‌کنند. با وجود این اختلافات، مجله تایم از او به‌عنوان یکی از ۱۰۰ فرد تأثیرگذار قرن بیستم نامبرده‌است. همچنین به گفته دانشگاه هنر مؤسسه مریلند، تصویر او که توسط آلبرتو کوردا انداخته شده و چریک اسطوره‌ای نام دارد، معروف‌ترین عکس جهان است.

اوضاع آمریکای جنوبی پیش از گوارا

آمریکای لاتین در نیمه نخست قرن بیستم شاهد جنبش‌ها و مبارزات انقلابی و اصلاح‌گرایانه در کشورهای مختلفی بود. انقلاب ۱۹۱۰ مکزیک می‌تواند نخستین این جنبش‌ها محسوب شود و این مبارزات توسط جنبش‌هایی چون ائتلاف مردمی انقلابی آمریکا در پرو و حرکت دموکرات در ونزوئلا ادامه پیدا کرد. این جنبش‌ها به دنبال بهتر کردن وضعیت زندگی سیاه‌پوستان، فقرا، بی‌سوادان و استثمار شدگان بودند. با این حال، طبقه حاکمه قدرتمند بود و توانایی حفظ خود را داشت، ایالات متحده با تغییر مخالف بود و در مردم قاره حس «اطاعت» و «تابعیت» وجود داشت؛ نتیجتاً، روند ایجاد تغییر به کندی پیش می‌رفت.[۱]

در آرژانتین، قوای نظامی در سال ۱۹۴۳ کودتا کردند که در نتیجه آن، قدرت به خوآن پرون رسید. دو سال نخست ریاست‌جمهوری او شاهد افزایش سطح رفاه و حقوق بود اما وقایع جهانی باعث بحران در آرژانتین شد؛ پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا طرح مارشال را با هدف مبارزه با کمونیسم در اروپا به اجرا گذاشت. از جمله بخش‌های طرح مارشال، تأمین غله موردنیاز اروپا بود و باعث شد آرژانتین که اقتصادی مبتنی بر کشاورزی داشت، بازارهای اصلی خود را از دست بدهد. افزایش جمعیت شهرنشین نیز بر کاهش صادرات کشاورزی اثر گذاشت زیرا مصرف محصول در داخل کشور افزایش پیدا کرده بود. نبود کالاهای اساسی میان سال‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۲ باعث افزایش شدید قیمت‌ها شد و درپایان پرون در سال ۱۹۵۵ با کودتایی نظامی سقوط کرد و به تبعید رفت.[۲]


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
در کوبا فولخنثیو باتیستا با کودتایی به سال ۱۹۵۲ قدرت را در دست گرفته و دیکتاتوری نظامی بر پا کرده بود. در آن زمان، یک سوم جمعیت کشور «فقیر» محسوب می‌شدند و طبقه متوسط ناراضی و اندازه آن رو به رشد بود؛ اقتصاد مبتنی بر شکر دیگر نمی‌توانست پاسخگوی نیازهای آنان باشد. رژیم حاکم در نظر مردم سرکوبگر و فاسد محسوب می‌شد و مردم را با خود بیگانه کرده بود. در آن عهد، کوبا جمعیتی به اندازه ۶٫۳ میلیون نفر داشت. سرانه تولید ناخالص داخلی آن کشور در میان کشورهای آمریکای لاتین سوم بود، اما اختلاف بزرگی میان فقرا و ثروتمندان وجود داشت. زمین‌های شرق کشور تحت سلطه زمین‌داران بزرگ بود که به صادرات محصولات کشورزی مشغول بودند. اختلاف سطح زندگی میان هاوانا و دیگر مناطق کشور و همچنین میان مناطق شهری و روستایی به خوبی قابل تشخیص بود.[۳]

سال‌های اولیه زندگی

کودکی و نوجوانی
ارنستو گوارا نخستین فرزند از پنج فرزند ارنستو گوارا لینچ و سلیا ده لاسرنا بود که در۱۴ ژوئن ۱۹۲۸، در روساریوی آرژانتین در خانواده‌ای از طبقه فرادست متولد شد.[۴] پدر گوارا یک صنعت‌گر و معمار بود. او در رشته معماری تحصیل کرده بود اما هیچ‌گاه موفق به دریافت مدرک نشد.[۵] او (ارنستوی پدر) از سمت پدر تباری اسپانیایی و از سمت مادر تباری ایرلندی داشت[۶][۷][۸] و نسلش به لوئیس ماریا پرالتا که زمین‌داری ثروتمند و شهردار سن خوزه کالیفرنیا در آغاز قرن ۱۹ بود، می‌رسید.[۹][۱۰] خوان آنتونیو گوارا، پدر پدربزرگ ارنستو گوارا (ارنستوی پسر)، آرژانتین را در جریان تب طلا به مقصد کالیفرنیا ترک و آنجا با زنی مکزیکی ازدواج کرد. فرزند آن‌ها، روبرتو گوارا کاسترو، در کالیفرنیا متولد شد و به آرژانتین بازگشت. روبرتو گوارا با آنا ایزابل لینچ، زنی آرژانتینی از تبار ایرلندی، ازدواج کرد و ارنستو گوارا لینچ، پدر ارنستو (چه) گوارا، از آن دو زاده شد.[۱۱] پدر ارنستو با توجه به طبیعت پر جنب و جوش او، گفت که «نخستین چیزی که باید بدانید، این است که در رگ‌های پسر من خون شورشیان ایرلندی جریان دارد.»[۱۲]

سلیا ده لاسرنا ئی لیوزا، مادر ارنستو گوارا، از خانواده‌ای ثروتمند اسپانیایی‌تبار برخاسته بود. او در جوانی پدر و مادرش را از دست داده بود و در سن ۲۱ سالگی (سال تولد ارنستو) ارثیه هنگفی به او رسیده بود. سلیا ده لاسرنا از یک مدرسه کاتولیک دخترانه فارغ‌التحصیل شده بود.[۱۱] نام گوارا در شناسنامه «ارنستو گوارا» بود، اما گاه با پسوند «دو لا سرنا» یا/و «لینچ» نیز نوشته شده‌است.[۱۳]

مدت کوتاهی پس از تولد گوارا، خانواده‌اش به دلیل کار پدرش به سان ازیدرو نقل مکان کرد. در همان شهر بود که والدین ارنستو پی بردند او به آسم دچار است. پس از عدم موفقیت در درمان او، آن‌ها وادار شدند به خاطر آب و هوا به آلتا گراسیا در استان کوردوبا در مرکز آرژانتین منتقل شوند. گوارا و دو خواهر و دو برادرش در همان شهر و سپس در مرکز استان بزرگ شدند و هوای خشک منطقه در بهبود وضعیتش اثرگذار بود اما آسم تا پایان زندگی او را رها نکرد.[۱۴] خانواده گوارا دیدگاه‌های چپ‌گرایانه داشت و از این‌رو، او در سن کم با مکاتب سـ*ـیاسی مختلف آشنا شد[۱۵] و «احساس نزدیکی» با فقرا بسیار زود در ارنستیتو (آن زمان نزدیکانش این‌گونه او را خطاب می‌کردند) شکل گرفت.[۱۶] پدر او از طرفداران سرسخت جمهوری‌خواهان در جنگ داخلی اسپانیا بود و اغلب در خانه خود از سربازان آسیب‌دیده جنگ میزبانی می‌کرد.[۱۷]


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
گوارا باوجود رنج‌بردن از حملات شدید آسم، در رشته‌های ورزشی مانند شنا، فوتبال، گلف و تیراندازی به موفقیت رسید و نیز دوچرخه‌سواری خستگی‌ناپذیر بود.[۱۸][۱۹] او علاقه بسیاری به راگبی ۱۵ نفره داشت[۲۰] و در پست فلای هاف برای باشگاه دانشگاه بوئنس آیرس بازی می‌کرد.[۲۱] به دلیل سبک بازی خشن و تهاجمی‌اش در راگبی، به او لقب فوسر[الف] داده شد — ترکیبی از عبارات خشن[ب] و نام خانوادگی مادرش ده لاسرنا.[۲۲] انریکه مارتین، از دوستان نوجوانی گوارا، او را «دوست واقعی در زمان احتیاج به کمک» به خاطر می‌آورد که «هرگز بیشتر از دو دقیقه عصبانی نمی‌شد.» پدر و مادر گوارا در زمان نوجوانی او از یکدیگر جدا شدند.[۱۴]

گرایش‌های فکری و ادبی

گوارا شطرنج را از پدرش آموخت و از سن ۱۲ سالگی در مسابقات محلی شطرنج شرکت می‌کرد. در دوران بلوغ و در طول زندگی‌اش او علاقه ویژه‌ای به شعر، به‌ویژه آثار پابلو نرودا، جان کیتس، آنتونیو مـ*ـاچادو، فدریکو گارسیا لورکا، گابریلا میسترال، سزار وایهو و والت ویتمن داشت.[۲۳] او می‌توانست شعر «اگر—» از رودیارد کیپلینگ و مارتین فیرو از خوزه هرناندز را از حفظ بخواند.[۲۳] در خانه گوارا بیش از ۳٬۰۰۰ جلد کتاب وجود داشت که به او این امکان را می‌داد تا به‌عنوان کتاب‌خوانی مشتاق، آثار نویسندگان مختلف را مطالعه کند. از جمله نویسندگان مورد علاقه او کارل مارکس، ویلیام فاکنر، امیلیو سالگاری، آندره ژید و ژول ورن بودند[۲۴] و نیز به جواهر لعل نهرو، آلبر کامو، فرانتس کافکا، ولادیمیر لنین، ژان پل سارتر، فریدریش انگلس، آناتول فرانس، اچ. جی. ولز و رابرت فراست نیز علاقه داشت.[۲۵]

با افزایش سن، گوارا به نویسندگان آمریکای لاتین، مانند اوراسیو کیروگا، چیرو آلگریا، خورخه ایکازا، روبن داریو و میگل آنخل آستوریاس علاقه‌مند شد.[۲۵] او بسیاری از ایده‌های نویسندگان مورد علاقه‌اش را در دفترچه یادداشت خود ثبت کرد؛ از جمله تشریحات تحلیلی بودا و ارسطو، تحلیل برتراند راسل از عشق و میهن‌پرستی، نظریات جک لندن در مورد جامعه و نیچه در مورد مرگ. او همچنین مجذوب زیگموند فروید شده بود و در موضوعات مختلفی، از خواب و لیبیدو تا خودشیفتگی و عقده ادیپ، به او ارجاع می‌داد.[۲۵] رشته‌های مورد علاقه او در مدرسه شامل فلسفه، ریاضیات، مهندسی، علوم سـ*ـیاسی، جامعه‌شناسی، تاریخ و باستان‌شناسی بود.[۲۶][۲۷]

در گزارشی محرمانه از سازمان سیا به تاریخ ۱۳ فوریه ۱۹۵۸ به دامنه گسترده علایق گوارا در زمینه‌های دانشگاهی و روشن‌فکری اشاره شده‌است؛ این گزارش در ادامه می‌نویسد او «به خوبی مطالعه کرده‌است» و اضافه می‌کند: «چه به‌عنوان یک لاتین نسبتاً روشنفکر است.»[۲۸]


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
خاطرات موتور سیکلت
در سال ۱۹۴۸، گوارا برای تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه بوئنوس آیرس شد. «عطش او برای کاوش جهان» باعث شد دو مرتبه به‌طور موقت دانشگاه را ترک کند تا راهی سفر شود؛ سفرهایی که دیدگاه او نسبت به خودش و وضعیت اقتصادی آمریکای لاتین را به‌طور اساسی تغییر داد. نخستین سفر گوارا در سال ۱۹۵۰ آغاز شد و او به تنهایی سوار بر دوچرخه‌ای که بر روی آن موتور کوچکی نصب کرده بود، ۴٬۵۰۰ کیلومتر در استان‌های شمالی آرژانتین سفر کرد.[۳۰] بار دوم، او در سال ۱۹۵۱ در سفری ۹ ماهه ۸٬۰۰۰ کیلومتر را در آمریکای جنوبی با موتور سیکلت طی کرد. برای این سفر، او یک سال از تحصیل مرخصی گرفته بود و برنامه داشت به همراه دوستش آلبرتو گرانادو، دو هفته را به صورت داوطلبانه میان جذامیان پرو در سان پابلو در کرانه رود آمازون سپری کند.[۳۱] در شیلی، شرایط کار معدنچیان معدن مس چاکویکاماتا گوارا را خشمگین و رویارویی شبانه در بیابان آتاکاما با یک زوج کمونیست تحت تعقیب که حتی پتو هم با خود نداشتند، او را متأثر کرد؛ گوارا اینان را «قربانیان لرزان از جنس گوشت و خونِ استثمار کاپیتالیستی» توصیف کرده‌است.[۳۲] او همچنین در راه ارتفاعات مـ*ـاچو پیچو در آند، با فقر شدیدی که مناطق دور افتاده روستایی وجود داشت مواجه شد. در آنجا، کشاورزان بر روی زمین‌های کوچک مالکان ثروتمند کار می‌کردند.[۳۳] در ادامه سفر، رفاقت میان حاضران در اردوگاه جذامیان بر او اثر بخشید و گفت: «بالاترین نوع همبستگی و وفاداری انسانی میان چنین افراد تنها و ناامیدی پدیدار می‌شود.»[۳۳] گوارا خاطرات موتور سیکلت را با استفاده از یادداشت‌هایش در طول این سفر نوشت. این اثر سپس به فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز راه پیدا کرد[۳۴] و در سال ۲۰۰۴ فیلمی به همین نام بر اساس آن ساخته شد که جوایزی نیز دریافت کرد.[۳۵]
گوارا در ۲۰ روز آرژانتین، شیلی، پرو، اکوادور، کلمبیا، ونزوئلا، پاناما و میامی را پیمود[۳۶] و سپس به بوئنوس آیرس بازگشت. در پایان سفر، او آمریکای لاتین را مجموعه‌ای از ملل جدا از هم نمی‌دید؛ بلکه آن را واحد و نیازمندِ یک استراتژی جهت آزادسازی قاره می‌دانست. برای او آمریکای اسپانیایی‌زبان، منطقه‌ای بدون مرز و دارای میراث مشترک لاتین بود و این امر بر فعالیت‌های انقلابی‌اش در سال‌های آتی اثر گذاشت. گوارا پس از بازگشت به آرژانتین تحصیلاتش را به پایان رساند و در ژوئن ۱۹۵۳ مدرک پزشکی خود را دریافت کرد.[۳۷][۳۸]


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
گوارا سپس گفت سفرهایش در آمریکای لاتین باعث شد او با «فقر، گرسنگی و بیماری» تماس نزدیک داشته باشد؛ مسائلی که سبب می‌شود والدین «به دلیل کمبود پول در مداوای فرزند خود ناتوان بمانند» و پدر به دلیل «بهت ناشی از گرسنگی و مجازات مستمر» از دست دادن پسر را اتفاقی بی‌اهمیت بیابد. به گفته گوارا، این تجربه‌ها باعث شد او نتیجه بگیرد که برای «کمک به این افراد»، باید حوزه پزشکی را ترک کند و وارد صحنه مبارزه سـ*ـیاسی مسلحانه شود.[۳۹]

گواتمالا، آربنز و یونایتد فروت
در ۷ ژوئیه ۱۹۵۳، گوارا دوباره راهی سفر شد. این بار به بولیوی، پرو، اکوادور، پاناما، کاستاریکا، نیکاراگوئه، هندوراس و السالوادور. در ۱۰ دسامبر ۱۹۵۳، پیش از راهی شدن به سوی گواتمالا، گوارا از سان خوزه در کاستاریکا پیامی برای عمه‌اش بئاتریز فرستاد و او را در جریان احوال خود قرار داد. او در نامه از سفر خود در قلمروی کمپانی یونایتد فروت نوشت و اضافه کرد که قانع شده‌است که نظام کاپیتالیستی آن‌ها شریر است.[۴۰] او با این لحن تهاجمی قصد داشت نزدیکان محافظه‌کارتر خود را بترساند. در آخر نامه، گوارا به عکس ژوزف استالین که به تازگی درگذشته بود، قسم یاد می‌کند تا نابودی این «اختاپوس‌ها» ساعتی را به استراحت نگذراند.[۴۱] در همان ماه، گوارا به گواتمالا رسید؛ آنجا رئیس‌جمهور خاکوبو آربنز که در انتخاباتی دموکراتیک انتخاب شده بود، قصد داشت با اقداماتی مانند اصلاحات ارضی به نظام لاتیفوندیست پایان دهد. نتیجتاً، آربنز برنامه گسترده‌ای را آغاز کرده بود که طی آن همه بخش‌های اراضی گسترده که تحت کشت نبودند، مصادره و به دهقانانی که زمین نداشتند، داده شود. یونایتد فروت بزرگ‌ترین زمین‌دار منطقه بود که بیش از دیگران تحت تأثیر قرار می‌گرفت. دولت آربنز از آن‌ها ۲۲۵٬۰۰۰ جریب فرنگی (۹۱٬۰۰۰ هکتار) زمین کشت‌نشده مصادره کرد.[۴۲] گوارا که از شرایط گواتمالا خشنود بود، تصمیم گرفت آنجا ساکن شود تا «به هر آنچه برای تبدیل‌شدن به یک انقلابی واقعی نیاز است، دست پیدا کند.»[۴۳]

در گواتمالا سیتی، گوارا با هیلدا گادآ آکوستا آشنا شد. او یک اقتصاددان پرویی بود که به‌عنوان یکی از اعضای جنبش چپ‌گرایانه ائتلاف انقلابی مردمی آمریکا (APRA) رابط‌های سـ*ـیاسی داشت. گادا، گوارا را با شماری از مقامات بلند مرتبه دولت آربنز آشنا کرد. او همچنین با گروهی از تبعیدیان اهل کوبا که به دلیل شرکت در حمله به پادگان مونکادا در سانتیاگو د کوبا به تاریخ ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳، با فیدل کاسترو در ارتباط بودند، آشنایی پیدا کرد. در همین دوره بود که او به لقب معروف خود، چه[پ]، مشهور شد.[۴۴] در زمان اقامت در گواتمالا، گوارا از کمک دیگر تبعیدیان اهل آمریکای مرکزی بهره‌مند شد. یکی از اینان، هلنا لیوا د هولست بود که به گوارا در تأمین غذا و محل اسکان یاری رساند.[۴۵] د هولست با گوارا دربارهٔ سفرهایش به روسیه و چین برای مطالعه مارکسیسم گفتگو می‌کرد[۴۶] و همچنین گوارا شعری به نام «Invitación al camino» به او تقدیم کرد.[۴۷]


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
در مه ۱۹۵۴ محموله‌ای حاوی اسلحه‌های سبک توپخانه از کشور کمونیستی چکسلواکی در پورتو باروریوس به دولت آربنز تحویل داده شد.[۴۸] نتیجتاً، دولت ایالات متحده آمریکا — که از سال ۱۹۵۳ مطابق دستور رئیس‌جمهور دوایت آیزنهاور به دنبال برکناری آربنز بود — با استفاده از رادیو و پخش بروشورهای تبلیغاتی، پروپاگاندای ضد آربنز را در گواتمالا تقویت و با استفاده از هواپیماهای ناشناس آن کشور را بمباران کرد.[۴۹] ایالات متحده همچنین گروهی از پناهندگان و مزدوران گواتمالایی به رهبری کارلوس کاستیلو آرماس را جهت خلع دولت آربنز حمایت می‌کرد. در ۲۷ ژوئن، آربنز تصمیم به استعفا گرفت.[۵۰] این به آرماس و نیروهای او که توسط سازمان سیا حمایت می‌شدند، امکان پیشروی به سوی گواتمالا سیتی را داد و آنان نیز خونتایی نظامی برپا کردند که در ۷ ژوئیه، آرماس را به‌عنوان رئیس‌جمهور برگزید.[۵۱] رژیم آرماس جهت تحکیم قدرت خود، کسانی را که ظن کمونیست بودنشان می‌رفت، دستگیر و اعدام کرد،[۵۲] اتحادیه‌های کارگری را بست[۵۳] و اصلاحات ارضی گذشته را ملغی اعلام کرد.[۵۴]
گوارا تمایل داشت در حمایت از دولت آربنز مبارزه کند و به شبه‌نظامیان جوانان کمونیست پیوست. اما تعلل گروه، او را عصبانی کرد و نتیجتاً به وظایف پزشکی خود بازگشت. پس از کودتا، او دوباره برای مبارزه داوطلب شد اما مدت کوتاهی نگذشت که آربنز پس از پناهندگی به سفارت مکزیک، از حامیان خارجی خود تقاضا کرد کشور را ترک کنند. تلاش‌های گوارا برای مقاومت، توجه حامیان کودتا را جلب کرد و آنان برای قتل او برنامه‌ریزی کردند.[۵۵] پس از دستگیری هیلدا گادآ آکوستا، گوارا به کنسول‌گری آرژانتین پناهنده شد و تا هنگامی که چند هفته بعد به او اجازه خروج از کشور و سفر به مکزیک داده شد، همان‌جا ماند.[۵۶]

برکناری آربنز و تأسیس دیکتاتوری راست‌گرای آرماس، تصویر آمریکا را به‌عنوان قدرتی امپریالیستی در ذهن چه گوارا تقویت کرد که با هر دولتی که خواهان پایان دادن به نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی در آمریکای لاتین و دیگر کشورهای در حال توسعه است، مخالفت می‌کند.[۴۳] گوارا دربارهٔ آن کودتا می‌گوید:

آخرین دموکراسی انقلابی آمریکای لاتین – دولت خاکوبو آربنز – به دلیل تهاجم سرد و عمدی ایالات متحده شکست خورد. رهبر نمایان کودتا وزیر خارجه جان فاستر دالس بود، شخصی که طی تصادفی نامحتمل، یکی از سهامداران و نمایندگان یونایتد فروت است.[۵۵]

عقیده او مبنی بر اینکه مارکسیسمِ به دست آمده از طریق مبارزه مسلحانه، که خلق مسلح از آن پاسداری می‌کنند، تنها راه اصلاح چنین وضعیتی است نیز در پیامد کودتا تقویت شد.[۵۷] گادآ سپس نوشت «[اتفاقات] گواتمالا بود که بالاخره او را قانع کرد که مبارزه مسلحانه لازم است و باید به امپریالیسم ضربه اول را زد. هنگامی که آنجا ترک کرد، از این مسئله اطمینان داشت.»[۵۸]


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
مکزیکو سیتی
گوارا در ۲۱ سپتامبر ۱۹۵۴ به مکزیکو سیتی رفت و در بخش آلرژی بیمارستان عمومی و بیمارستان اطفال مکزیک مشغول به کار شد.[۵۹][۶۰] او همچنین در دانشکده پزشکی در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در مورد طبابت سخنرانی می‌کرد و در خبرگزاری لاتینا به‌عنوان عکاس خبرنگار استخدام شد.[۶۱][۶۲] همسر نخست او هیلدا در خاطرات خود با عنوان زندگی من با چه ذکر می‌کند که برای مدتی گوارا تصمیم داشت به‌عنوان پزشک در آفریقا کار کند و فقری که در اطراف خود می‌دید او را شدیداً آشفته کرده بود.[۶۳] در یک مورد، هیلدا متوجه علاقه گوارا نسبت به یک زن رختشوی مسنی که برای معالجه به او مراجعه می‌کرد و گوارا او را «نماینده فراموش‌شده‌ترین و استثمارشده‌ترین طبقه» می‌دانست، شد. سپس هیلدا شعری را یافت که حاوی «قول مبارزه برای یک دنیای بهتر، برای زندگی بهتر برای همه فقرا و استثمارشدگان» بود و چه آن را به پیرزن تقدیم کرده بود.[۶۳]

در این مدت، او دوستی خود را با نیکو لوپز و دیگر تبعیدیان کوبایی که در گواتمالا ملاقات کرده بود، تجدید کرد. در ژوئن ۱۹۵۵، لوپز او را با رائول کاسترو آشنا کرد که او نیز متعاقباً گوارا را به برادر بزرگ‌تر خود، فیدل کاسترو، رهبر انقلابی که جنبش ۲۶ ژوئیه را تأسیس کرده بود و در حال طرح‌ریزی توطئه‌ای برای سرنگونی دیکتاتوری فولخنثیو باتیستا بود، معرفی کرد. گوارا در هنگام مکالمه طولانی که در شب نخستین ملاقات با فیدل با او داشت، بدان نتیجه رسید که آرمان کوبایی‌ها همان چیزی است که به دنبال آن می‌گردد و پیش از طلوع آفتاب، به‌عنوان عضوی از جنبش ۲۶ ژوئیه ثبت‌نام کرد.[۶۴] باوجود «شخصیت‌های متضاد» چه و فیدل، از این زمان آنان در نتیجه تعهد مشترکشان به امپریالیسم‌ستیزی رابـ*ـطه‌ای ایجاد کردند که سیمون رید هنری (نویسنده کتاب زندگی‌نامه آن دو) آن را «دوستی انقلابی که دنیا را تغییر داد» توصیف می‌کند.[۶۵]


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH

SelmA

گوینده برتر رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
11/2/22
ارسال ها
2,310
امتیاز واکنش
42,233
امتیاز
418
سن
17
محل سکونت
خب که چی
زمان حضور
111 روز 15 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
در این مدت، او دوستی خود را با نیکو لوپز و دیگر تبعیدیان کوبایی که در گواتمالا ملاقات کرده بود، تجدید کرد. در ژوئن ۱۹۵۵، لوپز او را با رائول کاسترو آشنا کرد که او نیز متعاقباً گوارا را به برادر بزرگ‌تر خود، فیدل کاسترو، رهبر انقلابی که جنبش ۲۶ ژوئیه را تأسیس کرده بود و در حال طرح‌ریزی توطئه‌ای برای سرنگونی دیکتاتوری فولخنثیو باتیستا بود، معرفی کرد. گوارا در هنگام مکالمه طولانی که در شب نخستین ملاقات با فیدل با او داشت، بدان نتیجه رسید که آرمان کوبایی‌ها همان چیزی است که به دنبال آن می‌گردد و پیش از طلوع آفتاب، به‌عنوان عضوی از جنبش ۲۶ ژوئیه ثبت‌نام کرد.[۶۴] باوجود «شخصیت‌های متضاد» چه و فیدل، از این زمان آنان در نتیجه تعهد مشترکشان به امپریالیسم‌ستیزی رابـ*ـطه‌ای ایجاد کردند که سیمون رید هنری (نویسنده کتاب زندگی‌نامه آن دو) آن را «دوستی انقلابی که دنیا را تغییر داد» توصیف می‌کند.[۶۵]

گوارا تا این نقطه از زندگی‌اش بدان نتیجه رسیده بود که شرکت‌های خوشه‌ای تحت سلطه آمریکا رژیم‌های مستبد را در سراسر چهان به قدرت می‌رساندند و حمایت می‌کردند. او باتیستا را «دست‌نشانده آمریکا که باید ریسمانش را قطع کرد» به‌شمار می‌آورد.[۶۶] هر چند گوارا قصد داشت پزشک نظامی گروه باشد، اما در آموزش نظامی اعضای جنبش شرکت می‌کرد. بخش اصلی آموزش شامل یادگیری تاکتیک‌های بزن‌درروی جنگ چریکی بود. گوارا و دیگران رژه‌های ۱۵ ساعته طاقت‌فرسا بر فراز کوه‌ها، در رودخانه‌ها و زمین‌های زیر کشت را طی کردند و روش‌های کمین و عقب‌نشینی سریع را یادگرفتند و در آن مهارت کسب کردند. گوارا از آغاز «شاگرد ممتاز» آلبرتو بایو بود و در همه آزمون‌ها بالاترین امتیاز را کسب کرد.[۶۷] در پایان دوره، مربی آن‌ها، ژنرال بایو، گوارا را «بهترین چریک گروه» نامید.[۶۸] گوارا در سپتامبر ۱۹۵۵ گادآ در مکزیک ازدواج کرد.[۶۹]
انقلاب کوبا

جنگ انقلابی

نخستین قدم در نقشه انقلابی کاسترو حمله به کوبا به واسطه مکزیک با استفاده از رزمناو بسیار قدیمی به نام «گرانما» بود. آن‌ها در روز ۲۵ نوامبر ۱۹۵۶ به سمت کوبا راه افتادند. اما کمی پس از پهلو گرفتن، ارتش باتیستا به آنها حمله کرد؛ عده‌ای کشته شدند و عده دیگری هم پس از دستگیری اعدام شدند. از میان ۸۲ نفر حاضر در کشتی، تنها ۲۲ نفر توانستند پس از حمله یکدیگر را پیدا کنند.[۷۰] گوارا در این نبرد تجهیزات پزشکی خود را کنار گذاشت و مهماتی را که یکی از رفیق‌هایش انداخته بود برداشت و جنگید. این اتفاق به لحظه‌ای نمادین در زندگی چه تبدیل شد.[۷۱]


بیوگرافی ارنستو چه گوارا | پزشک_سیاستمدار

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و YeGaNeH
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا