کامل شده مجموعه اشعار نطق خاطر | سارا مرتضوی کاربر انجمن رمان ۹۸

سارا مرتضوی · 28/10/21

ای آسمان بی‌رحم!
تو هم داری به بدبختی‌هایم
پوزخند می‌زنی؟!
اره، باید هم بخندی
اصلا همه بخندند
تو هم مثل بقیه‌ای
بارانت را از من دریغ کردی
تا گریه‌هایم چشمانم را خشک کند

سارا مرتضوی · 28/10/21

یادم است آن روز
حرف از سی سالگی زد
باورش نمی‌شد
و ده سال بعد
اکنون سی ساله هستم
سالگی خوش‌شانسی است؟
نه! آخر بدشانسی است.

سارا مرتضوی · 28/10/21

آهای! تو!
بله با تو هستم
میشود از بازی با واژه‌ها دست برداری؟
اگر کمک بود
اتفاقات گونه‌ی دیگری بود

سارا مرتضوی · 28/10/21

غصه‌هایم تبدیل به رودی شده‌اند
آرام و مواج سر می‌خورند
انگار صدایی ندارند
آنها هم با من
غصه‌دارند

سارا مرتضوی · 28/10/21

چه غمی!
حتی بومب‌بومب صدا هم
گریه‌های نابهنگامم را کم نمی‌کنند
می‌شود بدون حیات باشم؟
یا زیر آب خفه شوم؟
یا از ارتفاع پرت شوم؟
می‌شود بیخیال جهنم شوم؟!

سارا مرتضوی · 28/10/21

سکوتم شده فریادهایم
در این بیابان
بوته خاری رشد می‌کند
اما
غرش‌های من
هنوز خفه شده‌اند

سارا مرتضوی · 28/10/21

شاید این روز گذشت
چمن‌ها هم روزی
می‌شوند خشک و من
هیچ

سارا مرتضوی · 28/10/21

مرگ آخر خط!
هرگز
بیازما صبر را
فریاد کن بی‌صدا در سکوت
شاید برسد آسایش
به رنگ سفید
بی‌ادا، بی‌دغدغه

سارا مرتضوی · 28/10/21

خسته‌ام
انتظار طولانی
کرده گیجم
منگم
هـ*ـوس کرده‌ام
هوای صادقانه می‌خواهم
خشک شدن
چشمان سرخم

سارا مرتضوی · 28/10/21

ای شراره‌ی رقصان!
بنشین بر دل شکسته‌ام
هم‌آوا شو
داغیت را
مغلوب کن و
بی‌صدا فریاد کن

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین