کامل شده مجموعه اشعار نطق خاطر | سارا مرتضوی کاربر انجمن رمان 98

سارا مرتضوی · 28/10/21

دارم گنجی روی همین خاک
جادویی دور آن را احاطه کرده
سپری دارد محافظ
رمز ورود
دوستی، محبت و لبخند

سارا مرتضوی · 28/10/21

صبح دل‌انگیز خزان
در کنار شومینه با شعله‌های روان
گرما می‌دهد اما دلم
پر از سوز سرد کسان

سارا مرتضوی · 28/10/21

عشق نارنجی
لبخند انار
بوی باران پاییزی
خنده‌های پر صدا
مهری است که شب را
پرستاره کرده است

سارا مرتضوی · 28/10/21

سوز سرد پاییزی
عاشقت هستم
بوی یخ
رنگ زرد
نشانه‌ از عشق

سارا مرتضوی · 28/10/21

پایه‌ی مخروبه‌ات
کو؟ کجاست؟
زندگیت به فنا
اما افسوس
که خود بی‌خبری

سارا مرتضوی · 28/10/21

حسود بی‌نوا!
زندگیت روی هواست
چشم به خود دار
نه بر من که رسیدن
حالا حالا ها
نتوان شد

سارا مرتضوی · 28/10/21

گوی‌های براق نگاهم را
به چهار دیوار ثابت زندگیم
دوخته‌ام
چه ساکتند؟!
چو حرف‌های من

سارا مرتضوی · 28/10/21

هرج و مرج!
مهم نیست
تا لبخند انار
هست
زندگی خوب
مثل رویای شیرین
پا برجاست

سارا مرتضوی · 28/10/21

رویای من! نه!
اینجا همه چیز
گرداگرد همند
سیاهی و سفیدی
سوسه می‌آیند
در کنار هم
عطر اقاقیای دروغین
خوشی‌ را
کتمان می‌کند

سارا مرتضوی · 28/10/21

مستم از لبخند انار
رقص بلبل، آسمان زیبا
شامه‌ام پر شده از
گل و کاه
دامن گل‌گلی‌ام
پهن خاک زنده
چرخ‌فلک گشته
می‌ستایم
زیبایی نعمت خدا

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی